چه طور با احساس پوچی مقابله کنیم؟ (7 روش روانشناسی)
گاهی اوقات حس پوچی درون تان شکل می گیرد که مطمئن نیستید چه طور به وجود آمده است. معمولا هم غم و اندوه، مالیخولیا، کسالت و در کل ترکیبی از همه احساسات این چنینی است.
چنین احساسی غیر عادی نیست. شما ممکن است آن را “احساس پوچی” بنامید، در حالی که شخص دیگری ممکن است آن را چیز متفاوتی حس کند.
چیزی که بیش از همه مهم است؛ اینست که حس تان واقعی و درست باشد. با این که سخت است، اما می توان آن را مدیریت کرد.
کشفِ آن چیزی که در پس این احساس پوچی نهفته است؛ ممکنِ فرآیند ساده ای نباشد، اما ممکن و اولین قدم برای رسیدن به راه حل است.
احساس پوچی ممکن است چند روز طول بکشد و بعد خود به خود برطرف شود.
در موارد دیگر، ممکن است دو هفته یا بیشتر باقی بماند. در این صورت، یادگیری شناخت خطا های شناختی و کمک گرفتن از یک متخصص سلامت روان می تواند تا حد زیادی کمک کننده باشد.
چرا احساس پوچی می کنم؟
احساس پوچی گاهی اوقات می تواند به صورت حس تنهایی، سردرگمی در مورد زندگی و اهداف تان، یا نداشتن انگیزه برای دنبال کردن هر چیزی در زندگی ظاهر شود.
با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!
هر کسی ممکن است هر از گاهی این خلاء را در قلبش احساس کند.
این تجربه می تواند علت های زیادی داشته باشد، مثلا تغییرات هورمونی، از دست دادن شغل یا فاصله گیری اجتماعی از جمله این دلایل به حساب می آیند.
هر مرحله یا موقعیتی در زندگی که شما را ملزم به تفکر در مورد خود و زندگی تان کند، ممکن است منجر به احساس پوچی موقتی هم بشود.
احساس پوچی البته نه در همه موارد، اما گاهی می تواند نشانه برخی از بیماری های روانی مثل افسردگی، اختلال دو قطبی، یا اختلال استرس بعد از سانحه باشد. فقط یک متخصص سلامت روان می تواند وضعیت شما را به طور دقیق تشخیص دهد.
اما چه اتفاقی می افتد؛ اگر که همیشه احساس پوچی کنید؟
ارتباط تان با خودتان قطع می شود
غیر عادی نیست که کسی هر چند وقت یک بار ارتباطش را با خودش از دست بدهد. نداشتن درک عمیق نسبت به خودتان ممکن است منجر به ایجاد حس پوچی طولانی مدت شود.
برخی از افراد این حس را به “زندگی بی هدف” تعبیر می کنند. معنایش این است که ممکنِ در مورد نوع فردی که هستید یا کسی که می خواهید به آن تبدیل شوید، آگاهی نداشته باشید.
نداشتن اهداف یا رویا هایی که بتوانید به آن ها برسید هم می تواند باعث شود تا حس پوچی کنید.
از دست دادن ارتباط با خودتان می تواند ناشی از قرار گرفتن در شرایط مختلفی مثل شکست عشقی یا سختی یک شغل باشد.
تجارب حل نشده گذشته
گاهی اوقات، احساس غم ممکن است به خاطر طولانی شدن اندوهی باشد که هنوز به آن پرداخته نشده است؛ به طور مثال یک تجربه دردناک حل نشده در دوران کودکی یا احساس طرد شدن از سوی اعضای خانواده.
وقتی ما در مورد احساساتی که برای مدت طولانی با ما بوده اند؛ حرف نمی زنیم و آن ها را بررسی نمی کنیم، به طرق دیگری خودشان را نشان می دهند.
فکر کردن و صحبت کردن در مورد رویداد های مهم گذشته که باعث اندوه شما شده اند، حتی اگر طاقت فرسا و دردناک هم باشند، ممکن است به شما در پردازش آن ها کمک کند. انجام این فرآیند با یک متخصص بهداشت روان توصیه می شود.
مراقب خودتان نیستید
برای برخی از افراد، مراقبت از دیگران ممکن است در اولویت باشد. این می تواند باعث شود که آن ها نیاز های خودشان را برای مدت طولانی کنار بگذارند که ممکن است منجر به احساس پوچی شود.
ممکن است احساس کنید که شاد کردن دیگران شما را هم خوشحال می کند. حتی اگر این طور باشد، باید این را هم در نظر داشته باشید که توجه به دیگران بر خودتان اولویت ندارد.
همه از جمله خودتان به حمایت و مراقبت نیاز دارند. معمولا وقتی نیازهای تان برآورده می شود، برای کمک و حمایت از دیگران هم مجهزتر خواهید شد.
کیتلین اسلایت، درمانگر ازدواج و خانواده در دورهام کارولینای شمالی، توضیح می دهد که رها کردن خودتان و گوش ندادن به امید ها و خواسته هایتان می تواند باعث شود تا احساس پوچی کنید.
اسلایت می گوید: “توجه نکردن به نیازهای تان می تواند منجر به اضطراب، احساس گناه و شرم شود. این علائم ممکن است همان چیزی باشد که شما آن را ” احساس پوچی ” می نامید.”
مدت زمانی که در رسانه های اجتماعی می گذرانید هم ممکن است بر احساس شما تأثیر بگذارد و می تواند به این احساس پوچی دامن بزند.
در بسیاری از موارد، افرادی که در رسانه های اجتماعی دنبال می کنید؛ ممکن است سبک زندگی با ظاهری لاکچری و بی نقص را به تصویر بکشند. این می تواند شما را به مقایسه خودتان با آن ها سوق بدهد و باعث شود تا زندگی تان را در سطح پایینی ببینید.
نداشتن روابط معنادار
بررسی به عمل آمده در هاروارد در مورد رشد بزرگسالان که یکی از مفصل ترین مطالعات در مورد زندگی آن ها است؛ نشان داده که نزدیک و متعادل نگه داشتن روابط از مهم ترین چیز هایی است که یک انسان باید به آن توجه کند.
این اتفاق بدین معناست که تعداد روابط مهم نیستند، بلکه کیفیت آنهاست که مهم می باشد.
صمیمیت عاطفی، حمایت، گوش دادن فعالانه و معاشرت همگی مهم هستند. وقتی این عوامل در زندگی تان وجود نداشته باشد، می تواند منجر به احساس پوچی و تنهایی شود.
آیا احساس پوچی با افسردگی یکی است؟
افسردگی یک بیماری روانی است که علائم بسیاری دارد، مثل:
- انرژی و انگیزه کم داشتن
- احساس غمگینی مداوم
- احساس ناامیدی
- زیاد یا کم خوابیدن
- توانایی در تمرکز
- لذت نبردن از فعالیت ها یا معاشرت با دیگران
- احساس گناه یا بی ارزشی
به گفته اشلی ادر روان درمانگر در بولدر کلرادو، احساس پوچی یا بی حسی می تواند نشانه دیگری از افسردگی باشد.
او می گوید در واقع، برخی از افرادی که با افسردگی زندگی می کنند، به جای غمگینی احساس پوچی می کنند.
ادر توضیح می دهد: ” این نوع احساس پوچی با اهمیت ندادن به اتفاق ها، نداشتن علاقه به چیز ها و حتی سر ذوق نیامدن با یک چیز خاص، همراه است. ”
با این حال احساس پوچی همیشه نشانه افسردگی نیست. تنها فردی که می تواند وضعیت شما را به طور دقیق تشخیص دهد؛ یک متخصص بهداشت روان است.
چه طور با احساس پوچی مقابله کنیم؟
اگر متوجه تغییری در خود شده اید، طبیعی است که احساس نگرانی کنید. شناخت این احساس و پرداختن به آن اولین گام برای رسیدن به احساس بهتر است.
اگر احساس پوچی می کنید، مراجعه به یک متخصص سلامت روان می تواند کمک کننده باشد.
یک درمانگر می تواند به شما کمک کند تا احساسات تان را حل کنید، علت بی حسی تان را کشف کنید، و آن را به بهتری و موثرترین شکل، درمان نمایید.
یافتن راه حل برای متوقف کردن احساس پوچی ممکن است به علت آن بستگی داشته باشد.
به طور مثال اگر بعد از یک ضربه روحی، احساس بی حسی می کنید، شاید لازم باشد به این رویداد خاص بپردازید. اگر برای مدت طولانی احساس پوچی کرده اید، روان درمانی می تواند به شما کمک کند تا به برخی از دلایلی که شما را به اینجا کشانده است، پی ببرید.
1-حس پوچی را به رسمیت بشناسید
ادر می گوید: “اگر حس پوچی را تجربه می کنید که بیشتر شبیه یک خلا بزرگ است، آن را به رسمیت بشناسید و با خودتان مهربان باشید.”
یادتان باشد که در هر لحظه بهترین کاری که می توانید را انجام می دهید. احساس پوچی که مثل حس گناه است، غیر عادی نیست، اما ممکن است شما را از کمک گرفتن باز دارد.
با شناخت احساسات و نیازهای تان شروع کنید. حتی اگر برای تان سخت است، باز هم سعی کنید از نادیده گرفتن خودتان و آن چیزی که حس می کنید، اجتناب کنید.
با این تکنیک های ساده، یک بار و برای همیشه پرانگیزه و موفق بمانید!
اگر قبول دارید که غم و اندوه تان با خلایی که تجربه کرده اید، مرتبط است، بهترِ زمان و مکان مناسبی برای خودتان پیدا کنید تا بتوانید حس غم تان را آزادانه بیرون بریزید. غم و اندوه برای همه متفاوت است و هیچ راه درست یا غلطی برای مقابله با آن وجود ندارد.
شاید حس از دست دادنی که تجربه می کنید؛ مربوط به کسی باشد که زندگی شما را از نظر فیزیکی یا احساسی ترک کرده است.
ادر پیشنهاد می کند هنگام بررسی این احساسات و تجربیات گذشته، مهربانانه با خودتان صحبت کنید. مثلا شاید بد نباشد بگویید: ” تحمل تنهایی برایت سخت بود. ” یا ” حق با توست. تو به عشق بیشتری نیاز داشتی. ”
2-هر روز برای خودتان وقت بگذارید
طبیعی است که گاهی اوقات به کار ها یا فعالیت های خاصی روی بیاورید تا بتوانید به احساس تان فکر نکنید. مثلا ممکن است بخواهید با دوستان تان بیرون بروید یا شب را با بازی های ویدیویی بگذرانید.
اسلایت به شما پیشنهاد می کند که با این میل مبارزه کنید و در عوض برای خودتان وقت بگذارید و به خودنگری بپردازید. در نتیجه این دورن نگری؛ می توانید خواسته ها، ترس ها، امید ها و رویاهای تان را کشف کنید.
از آن جایی که هر کسی به یک سری فعالیت ها علاقه دارد، خودتان باید کشف کنید که چه کار هایی مورد علاقه تان است. مثلا ممکن است مدیتیشن، نوشتن یا ورزش به شما کمک کند تا دوباره تمرکز کنید.
اسلایت می گوید: “ممکن است اول احساس ناراحتی کنید، اما هر چه بیشتر وقت و انرژی بگذارید و به خودتان بیشتر توجه کنید، این احساسات پوچ کم تر به سراغ تان می آیند.”
3-احساسات فعلی تان را کشف کنید
اِدِر پیشنهاد می کند که یک تایمر را به مدت 5 دقیقه تنظیم کرده و سعی کنید که متوجه شوید در این مدت چه احساسی دارید. نیازی نیست که حس عجیب و خاصی باشد.
این حس ممکن است “بی حوصلگی”، “حواس پرتی” یا “کنجکاوی ” باشد. او پیشنهاد می کند که اگر برای نام گذاری احساسات تان مشکلی دارید، “فهرست احساسات” را در گوگل جستجو کنید.
علاوه بر این می توانید از بخشی از بدن تان مثل دست یا سرتان برای کشف احساسات کمک بگیرید. از دمای بدن ، فشار و حرکات تان در این مدت هم غافل نشوید.
تمرین روزانه این کار ها می تواند به شما کمک کند تا خودتان را برای کاوش های عمیق تر و طولانی تر آماده کنید.
4-احساس پوچی تان را بررسی کنید
اسلایت می گوید: “رویداد نگاری یا نوشتن وقایع روزانه هم می تواند به پرداختن به احساس پوچی شما کمک کند.”
او پیشنهاد می کند برای شروع؛ سؤالات زیر را از خودتان بپرسید:
- آیا خودم را قضاوت یا با دیگران مقایسه کرده ام؟
- آیا به خودم چیز های مثبت می گویم؟ یا تمایل دارم بیشتر به شکست هایم توجه کنم و روی خودم عیب بگذارم؟
- آیا احساسات من در روابطم مورد توجه قرار می گیرد یا دست کم گرفته می شوند؟
- آیا من به نیاز های جسمی و سلامتی ام توجه می کنم؟
- آیا برای کنترل احساساتم به رفتار ها یا عادت های بد روی آورده ام؟
- آیا من فقط بر نیاز های شخص یا افراد دیگری تمرکز می کنم؟
- برای اثبات یا برنده شدن چه تلاشی می کنم؟
- آیا من خودم را سرزنش می کنم یا در مورد چیز هایی که خارج از کنترل من هستند؛ احساس گناه می کنم؟
- آیا من مثل یک دوست صمیمی یا یکی از اعضای خانواده ام با خودم دل سوزانه رفتار می کنم؟
- آیا در تصمیم گیری هایم قاطع هستم و به نظرات شخصی ام احترام می گذارم؟
5-با دیگران ارتباط برقرار کنید
بعد از پذیرفتن احساسات تان و کاوش در آن ها، ارتباط با دیگران برای تان مفید خواهد بود.
تماس با دوستان یا خانواده می تواند به شما کمک کند تا حس بهتری داشته باشید، مخصوصا اگر بتوانید راحت احساسات تان را با آن ها در میان بگذارید.
یک ایده این است که به طور منظم با عزیزان تان در ارتباط باشید، این ارتباط می تواند به صورت آنلاین یا حتی انجام فعالیت ها و سرگرمی های مشترک باشد.
6-مراقبت از خودتان را تمرین کنید
گاهی اوقات افسردگی و غم و اندوه ممکن است باعث شود که از مراقبت روزانه از خودتان غافل شوید. نباید از توجه کردن به خودتان خجالت بکشید؛ چرا که این کار می تواند به داشتن احساس بهتر کمک کند.
مثلا انجام کار هایی مثل خوردن وعده های غذایی مغذی، خواب کافی و ورزش این نیاز را برآورده می کند. گرسنگی و خستگی گاهی اوقات می تواند احساسات منفی را تشدید کند.
با کار هایی مثل رویداد نگاری، انجام یک فعالیت جدید یا خلاقانه حال تان را بهتر کنید.
ذهن آگاهی و یوگا هم اغلب برای افسردگی و اضطراب توصیه می شود.
یک تمرین 10 دقیقه ای یوگا با یوتیوب یا یک تمرین مدیتیشن سریع هم عالی است.
علاوه بر این شاید بد نباشد زمانی که در رسانه های اجتماعی صرف می کنید را محدود نمایید. این کار می تواند به تدریج به شما کمک کند تا احساس بهتری داشته باشید.
اگر نمی توانید؛ حداقل سعی کنید به خودتان یادآوری کنید که آنچه از دنیای مجازی روی صفحه می بینید ممکن است برای همه هدف دست یافتنی نباشد و آن را به عنوان یک فیلم علمی تخیلی ببینید که تماشای آن سرگرم کننده است؛ ولی واقعی نیست.
7-خودتان را تحسین کنید
شما با امکاناتی که در دست دارید؛ بهترین کار را انجام می دهید.
حتی در کودکی، برخی از افراد راه هایی برای محافظت از خودشان در برابر آسیب پیدا می کنند. یکی از این راه ها ممکن است سرکوب احساسات باشد. ادر می گوید: “در این صورت، این طور به خودتان قوت قلب بدهید؛ به راه حلی دست یافته اید که در زمانی که کوچک و ناتوان بوده اید، کارآمد بود.”
احساس پوچی، افسردگی و بی هدفی: 12 دلیل و 9 راهکار
خودتان را به خاطر تمام روش هایی که برای کنار آمدن با اتفاقات زندگی تان به کار گرفته اید، تحسین کنید.
حالا اجازه بدهید این احساسات ظاهر شوند. شما کار هایی دارید که باید انجام دهید و عجله ای هم ندارید که بخواهید روش قدیمی تان برای ادامه زندگی را نادیده بگیرید.
چه زمانی باید به دنبال کمک بود؟
گاهی اوقات، احساس پوچی ممکن است به افکار ناراحت کننده تری منجر شود.
با این که طبیعی است که گهگاه احساس پوچی یا بی حسی کنید، اما گاهی اوقات این احساسات ممکن است تا دو هفته یا حتی بیشتر باقی بمانند.
در چنین شرایطی پذیرفتن احساس تان و تنظیم چند استراتژی برای مراقبت از خودتان در کنار کمک حرفه ای موثر خواهد بود.
حتما بخوانید: مهارت هایی که باید در زندگی بلد باشیم: 44 توانایی
گرفتن کمک حرفه ای و درمان به شما قدرت می دهد تا در مورد نحوه اجرای تغییرات مثبت تصمیم گیری کنید.
اگر علائم افسردگی را تجربه می کنید، نمی توانید زندگی روزمره تان را بگذرانید یا به فکر آسیب رساندن به خودتان یا دیگران هستید؛ مطمئن باشید که یک متخصص سلامت روان می تواند به شما کمک کند.
سلام من دچار استرس واضطراب شدید هستم لطفا کمکم کنید
سلام من احساس پوچی شدید هشت ساله دارم دارو درمانی میکنم ولی فایده ای نداشته لطفا راهنماییم کنید
سلام محیط زندگی ت رو عوض کن