چگونه همسر مناسبی برای خود انتخاب کنیم؟ 15 ویژگی مهم
یکی از مهم ترین تصمیماتی که در زندگی می گیرید انتخاب همسری مناسب است. یک فرد باید با این موضوع با جدیت تمام برخورد کند. کسانی که فکر می کردند ازدواج فقط احساسات و عواطف است و مسائل مهم دیگر را نادیده گرفتند، موجب تباهی زندگی خود شدند. ازدواج با یک فرد امری بسیار جدی است. شما باید بدانید که ازدواج با یک فرد، لطف کردن در حق او نیست، بلکه یک داد و ستد است که در آن هر یک از طرفین ملزم به انجام تعهداتش است.
از همسر آینده ی خود چه می خواهید؟
من معتقدم دلایل اشتباهاتی که در گذشته مرتکب شده اید به شما بستگی داشته است، نه به دانستن این که چه می خواهید. شما باید کسی را انتخاب کنید که مناسب شما باشد، نه چیزی که جامعه از شما می خواهد یا انتظار دارد. اگر در ذهن خود به روشنی بدانید که از همسر خود چه می خواهید، در آینده مجبور نخواهید بود تا آخر عمر ویژگی هایی را که دوست ندارید تحمل کنید. چون اگر مجبور به سازش شوید، تا آخر عمر احساس بدبختی خواهید کرد.
بسیاری از مردان زنان مستقل و صاحب اختیار را دوست ندارند. همه ی ما از زن خود می خواهیم با ما مثل پادشاه رفتار کند. زنان بزرگ مردی را دوست دارند که کارهایی را که از او می خواهند انجام دهد. آن ها مردان ترسو و کسانی که قدمی برای آن ها برنمی دارند را دوست ندارند. آن ها مردی را دوست دارند که با آن ها به عنوان یک زن رفتار کند و زنانگی آن ها را آشکار کند.
حتما بخوانید: اهمیت زیبایی زن و مرد در ازدواج (تجربه یک روانکاو)
آن ها به مردان جاه طلب علاقه دارند. پس اگر زنی را دوست دارید که مناسب شماست و ملاک های شما را دارد، این قدر منتظر نشوید تا بپوسید. یک اقدامی بکنید و بگذارید بفهمد که چه احساسی نسبت به او دارید. توجه: ویژگی هایی که به دنبال آن ها هستید باید واقع بینانه باشند و نباید آن ها را بر مبنای فیلم های هالیوودی استوار کنید.
طلاق: شریک زندگی شما نباید اعتقادی به طلاق داشته باشد یا حتی به آن فکر کند
برای ازدواج موفق مرد و همسرش به هیچ وجه نباید به طلاق به عنوان یک گزینه نگاه کنند. این بسیار ناراحت کننده است که کسی را که آن همه دوست داشتید، همه ی زندگی تان را به او سپرده بودید و رازهای خود را با او درمیان می گذاشتید، روزی علیه شما بلند شود و درخواست طلاق کند. وقتی ازدواج ها بد پیش می روند، هزینه ی زیادی برای احساسات شما، خانواده، بچه هایتان و حتی جامعه دارند.
باید برای به حداقل رساندن شانس طلاق اقداماتی انجام شود. شما باید همه ی سعی خود را بکنید که همسر مناسبی را انتخاب کنید تا احتمال طلاق و نتایج مخرب آن بر خود و دیگران را به حداقل برسانید. طلاق در جهان دارد به یک امر ذاتی و طبیعی تبدیل می شود. تحقیقات نشان داده اند موارد طلاق رو به افزایش است. هدف شما یک بار ازدواج و فکر نکردن به طلاق است.
1-تعهد به رشد شخصی
شریک زندگی شما باید متعهد باشد که هر چیزی که برای یک همسر خوب بودن لازم است یاد بگیرد و در این راه هر کمک و راهنمایی که لازم است، مثلا کتاب، نوار، سخنرانی، سمینار و مشاوره دریافت کند. این خیلی ناراحت کننده است که شریک شما گاهی اوقات از بعضی مشکلات شخصی رنج میبرد و مایل نیست کمکی هم بگیرد . نامزد شما باید از نقاط کور زندگی و مشکلات کودکی اش آگاه باشد و بداند چه خلا های عاطفی ای را به این زندگی مشترک می آورد. وقتی شریک زندگی از عیب ها و مشکلات خود آگاه نیست و حاضر هم نیست کمک بگیرد، امکان ندارد رابطه ی زناشویی موفقی داشته باشد.
با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!
سوالاتی که درباره ی رشد شخصی می توانید از نامزد خود بپرسید:
چون نامزد خود را از اول نمی شناسید، بهترین راه شناختن او پرسیدن سوال است.
- به این شکل می توانید از او بپرسید: آیا فکر می کنی بعضی چیزها باید مخفی بماند؟ مثلا…؟
حتما بخوانید: 21 سوال اساسی که قبل از ازدواج باید پرسیده شوند
2-صداقت در احساس
کسی که به او علاقه دارید نه فقط برای شما بلکه برای مردم هم باید احساسات داشته باشد. به عبارت دیگر باید دلسوز و غم خوار باشد. و نه تنها باید از احساساتش آگاه باشد، بلکه باید بداند چه احساسی را خرج می کند، و از بین آن ها انتخاب کرده و با شما شریک شود. او باید بداند چطور احساساتش را ابراز و با شما به اشتراک بگذارد. به همین دلیل است که کسی را که به او احساسی دارید نباید زیاد منتظر بگذارید.
اگر همسر شما نمیتواند احساساتش را تشخیص و با شما به اشتراک بگذارد، پس آماده نیست با شما رابطه ی نزدیکی داشته باشد. اگر همسر شما نمی تواند احساسش را به شما بگوید پس آماده یک رابطه ی معنادار نیست. این یکی از بهترین نشانه های یک همسر خوب است.
سوالاتی که می توانید درباره ی آزادی احساسی از همسر خود بپرسید:
- آیا می توانی احساست را به کسانی که دوستشان داری راحت ابراز کنی؟
- در زندگی اغلب به چه کسی می گویی ” دوستت دارم” ؟
- چه نوع احساسی برایت سخت است که درباره اش حرف بزنی؟ آیا این به مرور زمان تغییر کرده است؟
3-درستی
صداقت، درستی و قابل اعتماد بودن عناصر اصلی یک رابطه ی سالم هستند. درستی یک همسر به این معنی است: کسی که با دیگران صادق است، کسی که با شما صادق است، و کسی که برای دیگران فیلم بازی نمی کند.
سوالاتی که می توان پرسید:
- آیا فکر می کنی همسران باید در مورد همه چیز با هم صادق باشند، یا این که بعضی چیزها باید مخفی بماند؟ مثال؟
- اگر از دوستانت درباره ی صداقت و درستی تو بپرسم، چه جوابی می دهند؟ چرا؟
4-بلوغ و مسئولیت
ازدواج برای بزرگسالان و افراد بالغ است، نه برای بچه ها. باید بررسی کنید که آیا نامزد شما این ملاک را دارد: او باید بتواند از خودش مراقبت کند، باید بتواند پول کافی خرج کند، باید بتواند خودش را تغذیه کند، باید بداند چطور سالم زندگی کند. باید خیلی مودب و مسئول باشد.
نشانه ی رشد و بلوغ همسرتان میزان احترامی است که برای شما، احساساتتان، محدودیت هایتان، زمان تان، دارایی هایتان، داراییهایش، محیط شما، احساسات کارمندانش، کارفرمایش، مشتریانش و بقیه ی مردم قایل است. شما به آپارتمان نامزدتان میروید و او آنجا را تمیز و مرتب نکرده است. این نشانه ی بدی است که باید باعث شود شما در مورد انتخاب او تجدید نظر کنید.
سوالاتی که می توانید بپرسید:
- آیا شما معمولا سر وقت به قرار ملاقات می رسید یا دیر می کنید؟
- در کدام یک از زمینه های زندگی خیلی بی مسئولیت هستید (مسائل مالی ، سلامت، جواب دادن به تلفن ها) ؟
5-عزت نفس بالا
همسر تان می تواند شما را همان قدر دوست داشته باشد که خودش را دوست دارد. کسی که عزت نفس پایینی دارد برای این عشق می ورزد که احساس خوبی نسبت به خود داشته باشد. فردی با عزت نفس بالا چون نسبت به خودش احساس خوبی دارد به دیگران عشق می ورزد. همسر شما به خودش می بالد. همسر شما خوب از خودش مراقبت می کند و به سمت اعتیاد و روابط نامشروع نمی رود.
او خودش را خراب نمی کند و به دیگران اجازه نمی دهد که از او سو استفاده کنند. او با اعتماد به نفس صحبت می کند و عمل می کند تا مقصود خود را بیان کند. همسری که اعتماد به نفس پایینی دارد، رابطه را تحمل ناپذیر می کند. او از همه چیز ناله و شکایت می کند. در این روابط همیشه مسئله ی ترس و اعتماد وجود دارد. داشتن اعتماد به نفس بالا به معنی تکبر خودبینی نیست، بلکه تواضع از سر عقل و دانایی و خودشناسی است.
سوالاتی که می توانید بپرسید:
- درباره ی خودت و زندگی ات، به چه چیز بیشتر از همه افتخار می کنی؟ (توجه کنید آیا به سختی چیزی را پیدا می کند که بگوید؟)
- برای این که عشق به خودت را نشان دهی چه کار می کنی، مثلا حمام کف، مرخصی و غیره؟
حتما بخوانید: 14 نشانه که زمان پایان دادن به یک رابطه فرا رسیده است
6-نگرش مثبت به زندگی
افراد منفی فقط مشکلات را می بینند و به دنبال راه حل نیستند. این افراد در برابر راه حل و تغییر خوب مقاومت می کنند. آن ها همیشه چیزی پیدا می کنند که از آن شکایت کنند. آن ها به ترس و نگرانی اجازه می دهند که بر آن ها حکومت کند. آن ها به درستی دیگران بدگمان و نسبت به آینده بدبین هستند. این افراد به راحتی اعتماد نمی کنند. هر موقع کسی را پیدا کردید که فراتر از موقعیت امروز شما را می بیند، به آینده امیدوار است و شما را به دنبال کردن اهدافتان تشویق می کند، حتما با او زندگی خوبی خواهید داشت. با او ازدواج کنید.
سوالاتی که می توانید بپرسید:
- آیا فکر می کنید مردم اساسا خوب هستند یا بد؟
- مهم ترین درسی که از درد و رنج در زندگی گرفته اید چه بوده است؟
7-سن
بسیاری از مردم می خواهند بدانند زمان مناسب ازدواج چه سنی است و فاصله ی سنی باید چقدر باشد. فاصله ی سنی درست و غلطی بین زن و مرد وجود ندارد. ببینید که آیا با او خوشحال هستید یا نه. بهترین سن برای ازدواج مرد بعد از سی سالگی است. در این سن مدت زیادی زندگی کرده است، درآمد دارد، می داند از همسرش چه می خواهد، و کمی آرام شده است. بسیاری از مردان زیر سی سال به بلوغ کافی نرسیده اند که در مورد ازدواج بهترین تصمیم را بگیرند. به یاد داشته باشید که سی سالگی سن شروع فکر کردن به ازدواج است و به این معنی نیست که باید درست در سن 30 سالگی ازدواج کنید.
حتما بخوانید: تفاوت سنی در ازدواج؛ حداکثر چند سال تفاوت خوب است؟
در واقع 30 تا 45 سالگی زمان مناسبی برای ازدواج است. 30 تا 45 سالگی ارزش ازدواج در بالاترین حد خود است. سن 30 برای زن حداکثر سن برای ازدواج است. سن 25 بهتر و سن 20 بهترین است. در حدود سن 31 زیبایی زنان به سرعت تنزل می یابد. سنین 31 به بعد سال های بد زن هاست. زنی که در سالهای بد خود است انتخاب نکنید. زنان پیر نمیتوانند بچه های سالمی به دنیا بیاورند. در 30 سالگی زن فقط 15 سال فرصت دارد بچه به دنیا بیاورد.
8-اصالت خانوادگی
زنی که انتخاب می کنید باید از یک خانواده ی سالم و از پدر و مادری اصیل باشد. بچه هایی که بدون پدر بزرگ شده اند، از نظر عاطفی سالم نیستند و نمی توانند بچه های سالمی پرورش دهند. اما همیشه استثنایی در این قانون وجود دارد. هدف شما انتخاب همسر یا شوهری است که از نظر عاطفی سالم باشد. زنی که فرزند طلاق بوده است با خود کوله باری از مشکلات را به زندگی مشترک می آورد و نمیداند در یک فضای خانوادگی درست چطور باید رفتار کند.
هر چند همه ی فرزندان طلاق هم اینگونه نیستند. کسانی هم هستند که پیشینه ی خانوادگی خوبی نداشته اند ولی مردان و زنان بزرگی شده اند و ازدواج موفقی هم داشته اند. آنها اجازه نداده اند شکست والدین شان تاثیری بر آنها بگذارد. به عبارت دیگر آن ها بهتر از کسانی که در خانواده های سالم بزرگ شده اند از آب در آمده اند. کسانی هم بوده اند که در محیط خوب بزرگ شده اند اما بدتر از آب در آمده اند. کسی را که فرزند طلاق بوده است را چشم بسته رد نکنید. مدتی درباره ی تحقیق کنید و سعی کنید او را بشناسید و اگر دیدید ملاک های شما را دارد با او ازدواج کنید.
9-سالم بودن
شما باید سلامت جسمی او را در نظر بگیرید. اگر مراقب نباشید، مجبور خواهید بود همه ی در آمد خود را خرج مشکلات جسمی او کنید. از طرفی مادری که از نظر جسمی بیمار است نمیتواند بچه های سالمی را پرورش دهد. زود آگاه شدن از این موضوع باعث می شود از غم و اندوه آینده تان جلوگیری شود. همچنین از زنانی که به روانپزشک مراجعه می کنند و داروهای افسردگی مصرف می کنند اجتناب کنید.
حتما بخوانید: 10 تا از مهمترین نکات موفقیت در رابطه زناشویی (تحقیقات جدید)
10-سبک زندگی
همسر شما نباید اهل الکل، مواد مخدر یا دخانیات باشد. او نباید پست و شلخته باشد. شما نمی توانید یک روسپی را به زن خانه تبدیل کنید. یک همسر ایده آل باید باکره باشد. اگر غیر از این باشد احتمال طلاق بالا می رود. اگر فکر کنید که او نیاز به کمک دارد و می توانید کمکش کنید خودش را تغییر دهد، حماقت کرده اید و بازی خورده اید. سعی کنید دختری را انتخاب کنید که باکره، پایبند به خانواده، خوش مشرب، خنده رو، صبور و مشتاق برای کمک باشد. اگر زنی آشپزی نتواند آشپزی کند چطور میتواند از بچه هایش مراقبت کند؟
11-تعهد به زندگی مشترک
سعی کنید دوره ی نامزدی زیاد طولانی نشود و ازدواج را قانونی کنید. این امر باعث میشود تعهد برای زندگی مشترک شکل بگیرد و همسر شما با جدیت و اطمینان بیشتر خود را برای زندگی مشترک آماده کند. یک همسر خوب خودش را به خاطر شما تغییر میدهد. او بعد از ازدواج سعی میکند خودش را با شما وفق دهد و شما را خوشحال کند و حتی کارهایی را انجام می دهد که قبلا انجام نمی داده یا دوست نداشته است. زنی که انعطاف پذیر و متغیر نباشد به شما احترام نمی گذارد. زنان مثل مردان نیستند و نباید با معیارهای مردان در نظر گرفته شوند. مردی که عقایدش را به خاطر هوس های زنش تغییر می دهد احمق است.
اما زنی که به خاطر شوهرش عقایدش را تغییر می دهد زنی است که عاشق و عاقل است. او با این کار خودش را تنزل نمی دهد بلکه کامل تر می شود و رشد می کند. زنان با بالاتر از خود ازدواج می کنند و مردان با پایین تر از خود. زنی که خود را بالاتر از مرد می داند آن زندگی مشترک را تحمل نمی کند و می رود. زنی را انتخاب کنید که به شما علاقه داشته باشد، شما را تحسین کند و به شما احترام بگذارد.
12-همسری که انتخاب می کنید نباید از زندگی مشترک قبلی اش فرزند داشته باشد.
گاهی اوقات بزرگ کردن فرزند کس دیگر خیلی سخت است. خودخواه باشید و همسر و فرزند خود را داشته باشید. سعی کنید با زنی که از شوهر سابقش فرزند دارد ازدواج نکنید. اساسا و طبق تحقیقات، زنان مطلقه برای ازدواج مناسب نیستند. گرچه استثنائاتی هم وجود دارند. بعضی ها به دلایل درست طلاق گرفته اند و حساب آنها فرق میکند.
13-زن باید شاد و خنده رو باشد.
زنانی که هیچ وقت نمی خندند شخصیت شر و بدگمانی دارند. چنین زن هایی مثل سرطان استخوان هستند. اگر مراقب نباشید سرانجام شما را به دنیای تاریک خود می کشانند و در غم و اندوه خود نابود می کنند. هیچ مردی با چنین زنی آزادی احساسی ندارد. زنی که انتخاب می کنید باید شاد باشد و هر وقت که به شما نگاه می کند لبخند بزند.
حتما بخوانید: 10 تا از مهم ترین دلایل طلاق: چرا بعضی از ازدواج ها شکست می خورند؟
14-از زنانی که با عقاید افراطی بزرگ شده اند دوری کنید.
زندگی با زنانی که با عقاید افراطی و مخصوصا با عقاید فمینیستی بزرگ شده اند سخت و غیر قابل تحمل است. این عقاید افراطی باعث میشود همیشه ذهن آشفته و مغشوشی داشته باشند، در نتیجه بسیاری از آنان مناسب ازدواج و پرورش فرزند نیستند. به عنوان یک مرد با بالا رفتن سن گزینه های شما برای ازدواج کاهش نمی یابد، بلکه با بالا رفتن سن و ثروت، گزینه هایتان بیشتر می شود. برعکس، زنان هر چه سن شان بالا می رود گزینه هایشان کم تر می شود. به مردان توصیه می شود برای ازدواج کمی صبر کنند تا سن شان بالا برود. از زنانی که نگرش خشک و حق به جانب دارند دوری کنید. زن ها نمی توانند مرد باشند و مردها هم نمی توانند زن باشند. هر چیزی در جای خودش زیباست.
15-همسر شما باید از نظر فرهنگی به شما نزدیک باشد
انتخاب زنی که هموطن، همشهری، همنژاد و از نظر فرهنگی به شما نزدیک باشد بهترین کار است. بچه های دورگه گاهی اوقات احساس تنهایی و افسردگی می کنند. رنگ پوستشان گاهی اوقات مورد تمسخر قرار می گیرد و احساس پستی می کنند.
نتیجه گیری
پیر شدن در تنهایی بدون فرزندی که اسم شما را به نسل بعد منتقل کند چشم انداز بدی به نظر می رسد تا این که از لیست ارائه شده پیروی کنید و همسر مناسبی برای خود انتخاب کنید. اگر قصد ازدواج و داشتن فرزند ندارید باید بدانید که هیچ نشانی از شما در نسل بعد وجود نخواهد داشت و هیچ کس نخواهد دانست که شما وجود داشته اید. امیدوارم به این قضیه واقف باشید.
خیلی خوب و کامل بود
خسته نباشید
ممنون، خسته نباشید .
یک سوال داشتم: رشته تحصیلی جنابعالی چیست و منبع این مطلب چه منبعی است. بعضی قسمتها زیاد از حد کلی نگرانه به نظر میاد
منم موافقم که خیلی بده
این مقاله به نظر ترجمه یک مقاله خارجی است ..و در بعضی قسمتهایی که به شدت علیه خانم ها خیلی غرض ورزانه صحبت شده ..در کل نویسنده این مقاله خودش دچار مشکلات
همیشه از این سایت تعریف کردم و عاشق مقاله هاتونم. ولی این یه مورد استثنائا یه سری جاهاش واقعا غلط و بعضا زیاده روی بود.مثالش افزایش ملاک سن ازدواج برای آقایون ک 30 تا45!سال گفته شده(مشخصه شخصی ک مقاله رو نوشته اصلا درک و هدفی ک تو ازدواج نهفتست رو خوب متوجه نشده) و آخر مقاله ک داره میگه هرچه قدر سن آقایون بره بالا مورد های ازدواج بیشتر میشه براشون و برا خانم ها برعکس و عجله نکنن و ..مسلما ازدواج تو این سن با سن توی جوونی اصلا قابل قیاس نیست.چیزی هم ک گفته شده درسته ولی واقعا دلیلی بر این میشه ک تو این سن حتی با شرایط مالی بهتر ازدواج ها موفق تر باشن؟ یه جای دیگه که به شدت منفور بود نوشته شده که(مردی که عقایدش رو سر هوس های!! زنش تغیر دهد احمق است. و در مقابل زنی ک به خاطر شوهرش عقایدش را تغییر میدهد عاشق و عاقله و هیچ تنزلی هم تو شخصیتش نیست و… :l و در کل یه بخش هایی روهم کلی نگری و تعمیم بی جایی داده شده به یه سری افراد.داره علنا میگه کسی ک مشکل عاطفی و جسمیی داره یا بچه طلاق هست و… بلانسبت باید بره بمیره و طرد شه از جامعه و اصلا هم نباید کمکشون کرد. البته نکات مثبت و آموزنده ای هم داشت نمیشه غافل شد ولی بخش های زنندش بیشتر تو چشم بود و تو ذوق میزد.در هر صورت خسته نباشید و خدا قوت
تشکر گاد لاور عزیز 🙂
این مطالب چرا اینطوریه🙁بیشترشان تناقضه و غلط