خودکم بینی چیست؟ 8 گام موثر برای غلبه بر آن
گاهی اوقات پیش می آید که احساس می کنید به اندازه کافی خوب نیستید یا مطمئن هستید به اندازه دیگران لیاقت خوشبختی و موفقیت را ندارید. احساس می کنید برای رسیدن به اهدافتان باید دو برابر بقیه تلاش کنید. این احساسات برایتان آشنا هستند؟
اگر اغلب اوقات فکر می کنید دوستان و همکارانتان پشت سرتان از شما انتقاد می کنند یا اگر دائما خودتان را سرزنش می کنید و از کشف نقاط ضعف زندگی تان می ترسید؛ پس باید بدانید که به احتمال زیاد دچار عقده حقارت و خودکم بینی هستید.
اما نگران نباشید؛ فقط شما نیستید که چنین احساساتی را تجربه می کنید. میلیون ها نفر در سراسر جهان دست کم در برخی اوقات چنین احساسی دارند. قرار نیست ناامید شوید و فکر کنید هیچ چاره ای برای این مساله وجود ندارد. اگر دچار چنین احساساتی می شوید، مطمئنا ارزشش را دارد که درباره خودکم بینی بیشتر بدانید.
توی این پک فوق العاده، مرد بهتری شویم رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی!
قسمت خوب ماجرا اینجاست که عقده حقارت یا خودکم بینی هم قابل درک است و هم می شود بر آن غلبه کرد. نباید به این باور برسید که دیگران از شما بهتر هستند، چون واقعا اینطور نیست! نباید از کشف کردن خودتان بترسید، بلکه باید خودتان را بپذیرید و به کارهایتان افتخار کنید. بیایید با هم یاد بگیریم چطور به این مرحله برسیم.
خودکم بینی چیست؟
عقده حقارت یا خودکم بینی نوعی احساس روانشناختی است که در آن فرد خودش را حقیر و کم می بیند. این احساس کاملاً یا تا حدی ناخودآگاه است. در واقع خودکم بینی نوعی حالت ذهنی است که طی آن شما حس می کنید کمتر و پایین تر از دیگران هستید و به همین دلیل همه تعاملات شما با خانواده، دوستان و همکارانتان دچار مشکل می شود.
اگر خودکم بینی داشته باشید، به احتمال زیاد احساس عدم کفایت می کنید و تصور می کنید به خوبی اطرافیانتان نیستید. احساس خودکم بینی اغلب امور مربوط به والدین یا امور فکری و ذهنی ظاهر می شود و معمولا فرد مدام از خودش در این زمینه ها و موارد دیگر انتقاد می کند.
بیایید با هم فردی به اسم جورج را تصور کنیم. جورج تحصیلات بالایی ندارد و همیشه مقابل همکارانش احساس ناراحتی می کند. او فکر می کند به اندازه همکارانش خوب نیست و نگران است که آنها هم همینطور فکر کنند. او بیشتر اوقات تصور می کند که همکارانش پشت سر او حرف می زنند. جورج عقده حقارت و خودکم بینی دارد.
با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!
طبق گفته روانشناسی به نام آلفرد آدلر که نظریه خودکم بینی را مطرح کرد، همه ما در دوران کودکی احساس حقارت و خودکم بینی داریم چون هنوز به استقلال كامل نرسیده ایم. این احساس در بعضی از کودکان بارزتر است و اغلب اوقات دلیلش این است که والدینشان از آنها غفلت کرده اند یا مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند یا در طور تحصیل عملکرد ضعیفی داشته اند و یا اینکه از حمایت عاطفی مناسبی برخوردار نبوده اند.
گاهی اوقات این احساسات به بزرگسالی فرد نیز منتقل می شوند. بزرگسالانی که از خودکم بینی و احساس حقارت رنج می برند در واقع هنوز همان احساس حقارت دوران کودکی شان را دارند.
خودکم بینی چطور روی ما اثر می گذارد؟
پدر و مادر بتی در کودکی به او می گفتند که هیچ وقت به هیچ چیز نخواهد رسید. حالا بتی بزرگ شده و در بانک کار می کند. با این حال او هنوز هم چه در درون خودش و چه خارج از آن، نسبت به همسالانش احساس حقارت می کند. بتی مطمئن است که بقیه تصور می کنند او یک احمق است و پشت سرش مدام به او می خندند. بتی همیشه نگران است مبادا کاری کند که بی لیاقتی و بی کفایتی اش مشخص شود.
حالا سوال اینجاست که بتی دچار عقده حقارت و خودکم بینی شده یا اعتماد به نفس پایینی دارد؟
تفاوت خودکم بینی با اعتماد به نفس پایین
این دو اصطلاح مشابه به نظر می رسند؛ اما تفاوت ظریفی بین آنها وجود دارد. ممکن است شما اعتماد به نفس پایینی داشته باشید ولی دچار خودکم بینی نباشید. کسی که اعتماد به نفس پایینی دارد به خودش و ارزش های خودش شک می کند. در چنین مواقعی شما احساس می کنید ویژگی های لازم برای رسیدن به اهداف مورد نظرتان در زندگی را ندارید.
در برخی موارد نیز، افراد بی اعتماد به نفس تصور می کنند از سطح یک استاندارد اجتماعی خاص و یا از نظر اجتماعی ، جسمی یا ذهنی از بقیه پایین تر هستند.
عقده حقارت یا خودکم بینی زمانی بروز می کند که این اعتماد به نفس پایین طوریست که همه افکار شما را به سمت بی کفایتی و ناکافی بودن می برد و رفتار شما به طور مزمنی تحت تاثیر قرار می گیرند.
به عنوان مثال اگر شما به خاطر نژاد یا جنسیتی که دارید مورد تبعیض قرار بگیرید ممکن است دچار عقده حقارت یا خودکم بینی شوید. در چنین مواردی شما همیشه در مقابل سایر نژادها و یا جنس مخالفتان دچار احساس حقارت و خودکم بینی می شوید و این احساس دیدگاه کلی شما را تنظیم می کند. نکته مهم این است که وقتی کسی دچار خودکم بینی می شود، این احساس حقارت و خودکم بینی روی نوع نگاه او به جهان تاثیر منفی می گذارد.
هم جورج و هم بتی که در بالا به آنها اشاره کردیم، تصور می کنند همکاران و اطرافیانشان فکر می کنند آنها احمقند و مدام پشت سرشان حرف می زنند؛ اما این موضوع حقیقت ندارد، بلکه فقط تصورات خود آنهاست.
تیلدا در محیطی بزرگ شده که در آن به زنان کمتر از مردان احترام گذاشته می شود. او با این اعتقاد بزرگ شد که مردان نسبت به زنان برتر و بهتر هستند. وقتی او با همسرش بحث یا مشاجره ای می کند فکر می کند حق با همسرش است و برای همین بندرت حرف می زند. او می ترسد که شوهرش ترکش کند، حتی اگر مقصر او باشد و با تیلدا بدرفتاری کند.
تیلدا کمتر و پایین تر از شوهرش نیست؛ اما احساس و تصوری که دارد اینگونه است. او نه تنها اعتماد به نفس پایینی دارد، بلکه دچار خودکم بینی و عقده حقارت هم هست. احساس ناکفایتی روی زندگی او تاثیر منفی می گذارد.
انواع مختلف خودکم بینی
عقده حقارت یا خودکم بینی ناشی از تربیت، جامعه یا ظاهر جسمی فرد است.
1- اگر پدر و مادر یا اطرافیان شما شخصیت منتقد و سرزنش کننده ای داشته باشند روی تربیت شما اثر می گذارد. به این ترتیب شما دائما این پیام را دریافت می کنید که هر کاری که انجام می دهید اشتباه است و هیچ وقت نمی توانید به اندازه بقیه خوب باشید.
اگر در جامعه تبعیض آمیزی زندگی کنید، محیط اطرافتان روی شما تاثیر می گذارد. خیلی ها روی جنسیت، نژاد، سطح تحصیلات، ثروت، مذهب یا گرایش های جنسی مختلف تعصب دارند. اگر در چنین محیطی بزرگ شوید ممکن است دچار خودکم بینی و حقارت شوید.
3- اگر احساس می کنید با دیگران متفاوت هستید، شاید به خاطر ظاهر جسمی تان باشد. به عنوان مثال روی آثار زخم، جای سوختگی، بیماری های پوستی یا سایر تفاوت های جسمی باعث می شوند دچار خودکم بینی شوید. وزن و قد افراد نیز روی میزان اعتماد بنفسشان تاثیر می گذارد.
البته این نکته را هم باید گفت که اگر در هر کدام از این شرایط هستید، لزوما به این معنی نیست که باید احساس خودکم بینی یا عقده حقارت داشته باشید، فقط به این معناست که بیشتر در معرض ابتلا به این اختلال هستید.
به عنوان مثال، با اینکه خیلی ها مورد تبعیض نژادی قرار می گیرند؛ ولی در اکثر مواقع دچار خودکم بینی و عقده حقارت نمی شوند. در عوض آنها به نژاد خودشان و اینکه چه کسی هستند افتخار می کنند.
اما اگر به این باور رسیدید که باید مطابق با استانداردهایی که افراد دیگر از نژادهای دیگر به شما تحمیل کرده اند عمل کنید و اگر فکر می کنید همیشه باید خودتان را ثابت کنید، می توان گفت که دچار خودکم بینی هستید.
حالا شاید بپرسید چطور باید بفهمیم که دچار خودکم بینی هستیم یا نه؟
علائم و نشانه های خودکم بینی یا عقده حقارت
علائم عقده حقارت شامل موارد زیر می شود:
1- همه چیز باید عالی و کامل باشد
بعضی اوقات ممکن است احساس کنید کاری که انجام می دهید به اندازه کافی خوب نیست، این بدان معنیست که شما بهترین تلاشتان را انجام می دهید ولی از نتیجه آن ناراضی هستید. اگراین مشکل زمینه های دیگر زندگی تان را تحت تاثیر قرار بدهد یعنی دچار خودکم بینی هستید. اگر میل به کامل بودن باعث تاخیر یا غفلت شما از موارد مهم دیگر شود، یعنی مشکل خودکم بینی دارید.
2- از دیگران کناره گیری می کنید
وقتی دچار خودکم بینی می شوید از دیگران کناره گیری می کنید چون آنها به شما حس حقارت می دهند یا می ترسید که به خاطر عیب و نقص هایتان شما را در گروهشان نپذیرند. در چنین حالتی شما به تدریج از دوستانتان کناره گیری کرده و از پیدا کردن دوستان جدید هم خودداری می کنید. با همکارانتان معاشرت نمی کنید و به ندرت در سرگرمی های جمعی شرکت می کنید. در واقع هر چه افراد نزدیک به شما کمتر باشند، احساس امنیت بیشتری می کنید.
3- فکر می کنید با دیگران فرق دارید
اگر به خودکم بینی دچار باشید تصور می کنید که از بعضی جهات مهم شبیه دیگران نیستید. از آنجایی که این اختلافات و تفاوت ها باعث احساس حقارت در شما می شوند، نمی توانید دوستان جدیدی پیدا کنید و به جای اینکه روی وجه تشابه خودتان با دیگران متمرکز شوید به تفاوت هایتان با آنها فکر می کنید. همین مساله باعث ایجاد شکاف بین شما و بقیه می شود.
4- از دیگران انتقاد می کنید
از آنجایی که در خودکم بینی شما احساس ناکافی بودن دارید، اغلب اوقات دوست دارید که بقیه هم همین حس را داشته باشند. بنابراین شروع به انتقاد و عیب جویی کردن از دیگران می کنید و دیگران را به خاطر اشتباهات خودتان مقصر می دانید. در حالیکه متوجه نمی شوید که بخاطر همین رفتارتان در نظر دیگران زننده و بد به نظر می رسید نه به خاطر چیزهای دیگر.
۱۷ پیشنهاد ساده برای ایجاد اعتماد به نفس و عزت نفس در کمتر از 2 هفته!
5- مردم شما را آزار می دهند
در خودکم بینی حتی انتقاد ملایم هم برای شما صدمه زننده است چون بسیار شکننده و حساس هستید. حتی اگر کسی شما را دوست داشته باشد و از سر کمک و خیرخواهی چیزی بگوید باز هم آن را جدی می گیرید و ناراحت می شوید. شما نمی توانید تحمل کنید دیگران بگویند اشتباه کرده اید یا اگر فلان کار را بکنید پیشرفت می کنید. دیگران اغلب می گویند که شما بازخورد خوبی نشان نمی دهید و خیلی زود ناراحت می شوید.
6- شما بسیار حساس هستید
وقتی خودکم بین باشید نسبت به افکار، اعمال و حرف های دیگران نسبت به خودتان بسیار حساس می شوید. از آنجایی که شما مستعد احساس بی کفایتی و شرمندگی هستید، این مساله روی خیلی از کارهایتان مثل نحوه استفاده از شبکه های اجتماعی هم تاثیر می گذارد.
به عنوان مثال وقتی مطلبی را ارسال می کنید، مدام چک می کنید که آیا بقیه حرف هایتان را می پسندند و درباره آن نظری می دهند یا نه. مدام نگران این هستید که کسی درباره تان بد حرف نزند یا فکر بدی راجع به شما نکند. علاوه بر این دائما پست هایتان را چک می کنید تا ببینید بقیه چه نظری درباره شما دارند.
7- عاشق توجه هستید
وقتی دیگران درباره شما حرف های خوشایندی می زنند بسیار خوشحال می شوید. سعی می کنید خیلی مفید باشید و دقیقا همان کاری را بکنید که دیگران از شما می خواهند تا مناسب و خوب به نظر برسید. به خاطر خودکم بینی، شما شما نیاز شدیدی به این دارید که دیگران شما را دوست داشته باشند و برای اینکه احساس شادی و خوشحالی کنید به چاپلوسی نیاز دارید.
8- عیب هایتان را مخفی می کنید
شما جلوی دیگران وانمود می کنید که انسان کاملی هستید. هیچ کس نباید از ایرادات و عیب های شما باخبر شود؛ پس از هرچیزی که باعث بد جلوه دادن شما شود دوری می کنید. این کار مانع از ریسک کردن و به خطر افتادن شما می شود ولی از طرفی هم حداقل خودتان می دانید که در حال فیلم بازی کردن هستید. ممکن است حتی دیگران هم متوجه دروغین بودن شما بشوند، مثل بازیگری که در حال بازی کردن است و کارهایش واقعی نیستند.
9- از شکست می ترسید
به خاطر احساس حقارتی که دارید، هر وقت مجبور باشید جلوی دیگران کاری را انجام بدهید، مضطرب و نگران می شوید. شما از شکست و یا از اینکه دیگران به خودتان و کارتان بخندند می ترسید، برای همین شانستان را امتحان نمی کنید و فرصت های رشد را یکی بعد از دیگری از دست می دهید.
10- دیگران به شما احترام نمی گذارند
عزت نفس پایین شما باعث می شود به دیگران اجازه بدهید هر طور می خواهند با شما رفتار کنند حتی اگر به نفعتان نباشد. در چنین شرایطی اغلب از بلند حرف زدن می ترسید و خواسته های دیگران را به اولویت های خودتان ترجیح می دهید و از خودتان غافل می مانید. در نهایت نیز احساس بدتری به خودتان خواهید داشت.
مقایسه عقده حقارت با عقده برتری
عقده برتری نقطه مقابل عقده حقارت است. وقتی کسی دچار عقده برتری می شود تصور می کند از دیگران بهتر و برتر است. در چنین حالتی شما بیش از حد اعتماد به نفس دارید و فکر می کنید دیگران از نظر جسمی و ظاهری کمتر از شما جذابند و از نظر اجتماعی و فکری نیز مهارت هایشان پایینتر از شماست.
دست بر قضا گاهی اوقات عقده برتری می تواند ماسکی برای پوشاندن عقده حقارت باشد. در این حالت احساس برتری شما نادرست است؛ ولی اعتماد به نفس پایین شما را می پوشاند. احساس برتری کاذب حس حقارتی که نمی توانید تحمل کنید را جبران می کند. افرادی که دچار عقده برتری هستند همیشه فکر می کنند از دیگران برتر هستند و دچار اشتباه نمی شوند.
برخی از خصوصیات و رفتارهای اصلی افراد با عقده برتری شامل موارد زیر می شود:
- اگر کسی با آنها موافق نباشد او را احمق تصور می کنند.
- با دیگران همدلی و همدردی نمی کنند.
- همیشه خودشان را به رخ دیگران می کشند و به خودشان می بالند.
- فقط به چیزهایی که برای خودشان مهم است اهمیت می دهند.
- اغلب مضطربند و دچار تغییرات خلقی می شوند.
- متکبر و خودخواهند و به دیگران از بالا نگاه می کنند.
افرادی که عقده برتری دارند فقط زمانی اعتراف می کنند اشتباه کرده اند که رفتارشان باعث شود همه چیز را از دست بدهند و شرایط مجبورشان کند اعتراف بکنند که مشکل از طرف آنهاست. اغلب اوقات تلاش آنها برای اثبات بهتر بودن به این معناست که نشان بدهند از نظر مالی وضع خوبی دارند. این کار باعث می شود از احساس کنند از خودشان در برابر دیگران محافظت می کنند.
8 راه برای درمان خودکم بینی و عقده حقارت
شما مجبور نیستید تمام عمرتان را با عقده حقارت سپری کنید. این احساس یک الگوی تفکر بوده و مدتی از شما در برابر حس آسیب محافظت کرده؛ اما الان دیگر وقت تغییر است.
چندین مرحله وجود دارد که از طریق آنها می توانید بر عقده حقارتتان غلبه کنید. مطمئنا خودتان هم به تنهایی می توانید از پس این کار بربیایید ولی اگر احساس می کنید به کمک نیاز دارید به مشاور مراجعه کنید.
به محض اینکه متوجه شوید اعتماد به نفستان بیشتر شده و کمتر به افکار و نظرات دیگران توجه می کنید می توانید موفقیت را حس کنید. وقتی از خودکم بینی خلاص می شوید که دیگر به خودتان شک و تردید نداشته باشید یا نگران نباشید بقیه نقاط ضعفتان را ببینند.
1- با خودتان مهربان باشید
یکی از اصلی ترین راه هایی که می توانید با آن بر احساس حقارت غلبه کنید این است که تمرین کنید با خودتان مهربان باشید. اگر اشتباهی مرتکب شدید زیاد به خودتان سخت نگیرید. همه دچار خطا و اشتباه می شوند. مهم این است که از اشتباهاتتان درس بگیرید و پیشرفت کنید. فقط شما نیستید، همه ما هر از گاهی شکست می خوریم. اگر مشکلی پیش آمد سعی کنید از آن درس بگیرید و اجازه ندهید که درگیر اضطراب و افسردگی شوید.
2- اجازه ندهید گذشته بر شما غلبه کند
هر اتفاقی که برایتان افتاده است و هر کاری که قبلا کرده اید مربوط به گذشته تان می شود. خودتان را به خاطر اشتباهاتی که انجام داده اید ببخشید. با این مساله که دیگران به شما ظلم کرده اند کنار بیایید. به اینکه نحوه تربیتتان چه تاثیری روی شما گذاشته یا از چه راههایی مورد انتقاد قرار گرفته اید و احساس حقارت کرده اید فکر نکنید.
خودتان را با نحوه برخوردی که با خودتان دارید یا با اشتباهاتی که کرده اید تعریف نکنید. اگر این کار را بکنید هیچ وقت از موانعی که دیگران برایتان تعیین کرده اند عبور نمی کنید.
ممکن است پدرتان فکر کند شما انسان بی ارزشی هستید؛ ولی این مساله به این معنا نیست شما حتما بی ارزشید. اگر معلمتان شما را کم هوش خطاب کرده یا بقیه به شما احترام نمی گذارند به معنای درست بودن افکار و نظراتشان نیست. اجازه ندهید عقاید منفی دیگران سد راه شما شود.
3- قوی باشید
اجازه ندهید نقاط ضعفتان شما را به عقب بکشند. سعی کنید تا حد ممکن خودتان را با دیگران مقایسه نکنید. یادتان باشد که همه ما نقاط ضعف و قوت مخصوص خودمان را داریم. روی چیزهای خوبی که دارید و کارهای خوبی که می توانید انجام بدهید تمرکز کنید. حتما فعالیت هایی وجود دارد که شما دوستشان دارید و در آنها مهارت هم دارید. به این فکر کنید که دیگران در چه مواردی از شما تعریف می کنند؟ یادتان باشد که قرار نیست بهترین باشید یا هر کاری را صحیح و درست انجام بدهید. قرار است به کارهایی فکر کنید که برایتان ارزشمندند و در آنها احساس موفقیت می کنید.
4- از خودتان دفاع کنید
تبعیض های جامعه را به درون خودتان راه ندهید. اینکه جامعه تنگ نظر و سطحی نگر باشد دلیل آن نمی شود که شما فرد کم ارزشی هستید. با اینکه سخت است ولی تمام تلاشتان را بکنید که تبعیض های موجود روی شخصیت شما تاثیری نگذارد. با این کار در مقابل کسانی که می خواهند شما را زمین بزنند پیروز می شویدو انتقادات و کلیشه های همیشگی را شکست می دهید.
بهترین راه برای غلبه بر تعصبات موجود این است که به زندگی تان با همین شرایط ادامه بدهید و یاد بگیرید که با وجود انبوهی از موانع و مشکلات پیش رو به جلو حرکت کنید. مثلا اگر از نگاه کلی جامعه افراد قد بلند و خوش اندام مورد تایید و احترام هستند و شما هیچ کدام از این ویژگی ها را ندارید، نباید اجازه بدهید شخصیتتان تحت تاثیر این مسائل قرار بگیرد. تعصبات جامعه را نادیده بگیرید و سعی کنید به خودتان به همین شکلی که هستید احترام بگذارید.
5- با دیگران روابط مفیدی برقرار کنید
از افرادی که به شما انرژی و حس منفی می دهند دوری کنید. خودتان را از هر کسی که از شما انتقاد می کند و چیزهای وحشتناکی راجع به شما می گوید دور کنید. انتقادهای سازنده از طرف کسانی که به فکر شما و کمک به شما هستند را قبول کنید؛ اما وقتتان را با افرادی که از شما حمایت نمی کنند نگذرانید. با افرادی دوست شوید که به رشد و پیشرفت شما کمک می کنند و بهترین احساسات را به شما هدیه می دهند.
6- “نه” بگویید
با خواسته های همه موافقت نکنید. یاد بگیرید که شما مسئول برطرف کردن نیازهای همه نیستید. شما نسبت به دیگران کم ارزش تر نیستید و قرار نیست هر چیزی که بقیه می گویند را انجام بدهید. در دام این احساس نیفتید که اگر به دیگران نه بگویید آنها دیگر شما را دوست ندارند و رهایتان می کنند. حتی اگر هم چنین اتفاقی بیفتد برای شما بهتر است و بدون آنها بهتر می توانید زندگی کنید.
هر چه بیشتر نه بگویید، دیگران بیشتر به زمان و مکان شما احترام می گذارند. روانشناسان چنین چیزهایی را مرزبندی می نامند. اگر برای خودتان چارچوب و مرز داشته باشید، احساس اطمینان و اعتماد بیشتری هم خواهید داشت.
7- خواسته هایتان را عنوان کنید
در روابطتان با دیگران حد و مرزهایی تعیین کنید و به آنها پایبند باشید. به نیازها و نظرات دیگران احترام بگذارید؛ اما از آن طرف هم مطمئن شوید که دیگران هم به شما احترام می گذارند. اگر کسی به شما ظلم کرد از حقتان دفاع کنید. دوستی ها و روابط بد و منفی را کنار بگذارید و یاد بگیرید خواسته هایتان را عنوان کنید.
ابراز وجود مهارتیست که می توانید آن را یاد بگیرید. هر چه بیشتر خواسته هایتان را بخواهید و به چیزی که نمی خواهید نه بگویید، دیگران بیشتر به شما احترام می گذارند.
8- خودتان باشید
اجازه ندهید جامعه شما را زمین بزند. اگر به خاطر یک یک مشخصه جسمی خاص (مثلاً قد یا وزن)، کمی متفاوت تر از دیگرانید یا از حد متوسط خارج هستید، اجازه ندهید ترس شما درباره تصورات مردم باعث ایجاد احساس حقارت در شما شود.
اکثر مردم از متفاوت بودن می ترسند؛ بنابراین موقع بیرون رفتن از خانه در ذهنتان برنامه بچینید. از زبان بدن مثبت استفاده کنید و بدانید که اگر دیگران به شما خیره شدند باید چه واکنشی نشان بدهید. اجازه ندهید کنجکاوی غریبه ها شما را آزار بدهد و سعی هم نکنید حالت دفاعی به خودتان بگیرید. گاهی اوقات مردم فقط کمی کنجکاوند، همین!
مقایسه عقده حقارت با عزت نفس معمولی وعادی
ممکن است از میان علائم عقده حقارت که ما در بخش قبلی ذکر کردیم، فقط یکی دو مورد را در خودتان احساس کرده باشید. در واقع برای داشتن عقده حقارت و خودکم بینی، لازم نیست همه این موارد را با هم داشته باشید.
این نکته را به خاطر بسپارید که هیچ تعریف دقیق و واحدی درباره عقده حقارت وجود ندارد. این احساس چیزی نیست که بتوان گفت شما آن را کاملا دارید یا کاملا ندارید. خیلی ها دائما و به طور همیشگی احساس خودکم بینی و حقارت می کنند. برخی ها هم در برخی زمینه های زندگی شان خودشان را کمتر و پایین تر از بقیه می دانند و در بعضی موارد دیگر احساس برتری می کنند.
علاوه بر این ممکن است همه ما هر از گاهی احساس حقارت و خودکم بینی کنیم. در واقع مقایسه کردن خود با دیگران امری کاملا طبیعی و عادی است. احساس خودکم بینی گهگاه بخشی از طبیعت همه انسانهاست. فقط در صورتی می توان گفت فردی دچار عقده حقارت و خودکم بینی شده که برای مدت طولانی این علائم را داشته باشد. علاه بر این، احساس حقارت و خودکم بینی باید روی روابط فرد با دیگران نیز تاثیر منفی بگذارد.
در حقیقت این احساس باید به نوعی زندگی شما را بدتر کند یا یا از طریق افزایش استرس ، اضطراب و افسردگی و یا از طریق باورهای محدود کننده شما را از رسیدن به اهدافتان ناامید کند. در چنین صورتی می توان گفت که شما دچار عقده حقارت یا خودکم بینی هستید.
یاد بگیرید که خودتان را دوست داشته باشید
برای همه ما مواردی درباره خودمان وجود دارد که آنها را دوست نداریم. ممکن است شما دائما نگران این باشید که دیگران از عیب و نقص هایتان مطلع شوند. این احساس حقارت و خودکم بینی می تواند به سایر سایر حوزه های زندگی تان هم سرایت کند و احساس بی کفایتی تان روی رفتارهای دیگرتان هم تاثیر منفی بگذارد.
اگر دچار چنین افکار و احساساتی هستید دوباره این مطلب را بخوانید و از 8 روشی که با آنها می توانید بر احساس حقارت غلبه کنید استفاده نمایید. یکی دو مورد از آنها را برای شروع انتخاب و رویشان کار کنید. بعد از تسلط روی این نکات، سراغ نکات بعدی بروید. به همین نحو ادامه بدهید تا احساس حقارت در شما به طور کامل فروکش کند.
اگر مدتهاست با احساس خودکم بینی دست و پنجه نرم می کنید از بین بردن آن مشکل خواهد بود؛ اما اصلا غیر ممکن نیست. مطمئن باشید که یک روز بالاخره به اعتماد به نفس بالایی دست پیدا می کنید و هیچ احساس حقارتی در وجودتان باقی نخواهد ماند.
خودتان را به همان شکلی که هستید بپذیرید و دوست داشته باشید. به خودتان شک نکنید و تصور نکنید که دیگران در مورد شما قضاوت می کنند. بدانید که به چیزی که می خواهید می رسید و نظر دیگران درباره شما هیچ اهمیتی نخواهد داشت.
شاید بنظرتان غیر ممکن بیاید ولی واقعا رسیدن به این احساس شدنی است. شما حقیر و فرومایه نیستید. وقتش رسیده که خودتان هم به این درک و باور برسید. پس از همین امروز شروع کنید، اولین قدم ها را بردارید و با اعتماد به نفس خودتان را در آغوش بگیرید و دوست داشته باشید.
خیلی ممنون مطالب واقعا جامعیت داشتن و به همه موارد پرداخته بودید
ماشاءالله بر شما.
بارک الله.
احسنت . درود و عالی.
خیلی من استفاده کردم . خیلی روشن شدم.
متاسفانه خودم عمری از این مسائل رنج می بردم ولی اطلاع نداشتم.
و خیلی هم روی عملکردم در زندگی تاثیر منفی شدید گذاشته بود.
امیدوارم با آگاهی و توکل بر خداوند و تلاش و کوشش حال خوب رو به خودم برگردانم.
حتما می توانم.
حتما می شود.
انشاءالله.
اگر در این موضوع، مهارتهای توانمندساز دیگری هم پیشنهاد میدهید بسیار بسیار ممنون میشوم. و از این کمکتان بسیار سپاسگذارم.
سلام اقای حیدیری میتونم در مورد این اختلال خود کم بینی با خودتون یا کسی ک مشاوره خوبی میتونه بهم بده معرفی کنید؟ چون واقعا به خاط این موضوع تو زندگیم خیلی بد به مشکل خوردم
من همیشه از همه احساس خطر میکنم و نسبت به هیچ انسانی احساس خوب ندارم نمی دونین دلیلش چیست ممنونم
سلام امیدوارم پیامو بخونید و راهنماییم کنید. من نوزده سالمه و از لحاظ چهره و اندام عالی هستم و اخلاقم همیشه مهربونم و اهل کلک نیستم…مشکل من اینجاست که از روزی که هفت ساله شدم رفتم مدرسه در طول تمام دوران تحصیل سیزده سال احدی بامن دوس نشد و همیشه تنها بودم و براهمین همیشه ذهنم مشغول بود که چرا کسی بامن دوس نمیشه؟براهمین بارها فکرای بد به سرم اومد که نمیشه بگم..من پیش هرکسی میرفتم بلند میشد میرفت و هنوزم همونجور هست.الان که رفتن سربازی باز احدی به من محل نمیزاره وقتی میرم پیششون ازم دور میشن..به امام حسین قسم هم زیبا هستم هم سالم هم مودب و بی کلک اما جای تعجبه پسرهای زشت و خلاف و بی ادب و کلکباز همه رفیق دارن!؟؟الان نمیدونم چیکار کنم.از زندگی واقعا سیرم..شما میتونی به من با زبون ساده بگی باید چگونه باشم چگونه حرف بزنم و چگونه رفتار کنم تا بامن دوس بشن.حداقل یک رفیق در پادگان داشته باشم…امیدوارم جوابمو بدین..ممنون
جواب رو خودت گفتی
مهربانی و بی کلکی و ساده بودن آدم ها رو دور می کنه
سلام. این مشکل برای من به این شکله که بقیه مشکلی ندارن با من دوست شن ولی من خودم میترسم و زجر میدم خودم رو که چطوری باشم باهاشون! مثل کلاغی که میاد فکر کنه و راه رفتن کبک رو تقلید کنه، راه رفتن خودشم یادش میره!
این مشکل شما و من و … برمیگرده به همین اختلال خود کم بینی
اگه حلش کنی مطمئن باش انقدر جذبت میشن که اصن امروزت عجیب میشه برات…
من باور دارم که تغییر سخته، خیلی هم سخته ولی لعنتی بدجور شیرین و دلچسبه مطمئن باش رفیق😉
سلام دوست عزیز من هیچی از روانشناسی نمیدونم اما این رو میدونم چون که اعتماد به نفس و عزت نفس پایینی داری و احساس خود کم بینی میکنی این رو به دیگران هم القا میکنی تا میتونی روی خودت کار کن تو از همه لحاظ عالی هستن همه از خداشون باشه باهات باشن پس روی خودت کار من مقاله یا کتاب در مورد اعتمادبنفس بخون 😊
سلام اخبی…مشکل فقط خود تویی..با خودت مهربان باش نه با بقیه.والسلام
سلام و درود بر نویسنده
واقعا مقاله مفید و جامعی بود، دستتون طلا👌🙏
بنده شخصا سالهاست از این موضوع رنج میبرم. خودم هم حس کردم هنوز از احساس حقارت در کودکی رها نشدم و بارها زمین خوردم بخاطرش، عملا احساس طرد شدن رو با گوشت و پوستم لمس کردم. حتی روی ارتباطم با آدمها و اطرافیان، شغل و تحصیلات دانشگاهی هم تأثیر گذاشته و عملا منو زمین گیر و منزوی کرده، یه مشکل پوستی هم دارم که بدتر اینو تشدیدش کرده. بخدا که خودم هم دوست ندارم این عذاب رو تحمل کنم ولی گاهی واقعا مشکله و ناخواسته سراغت میاد و بعد تازه متوجه میشی هنوز در تله سخت دوران کودکیت گرفتار هستی….خیلی حس بدی داره ولی مطمئنا آگاهی در موردش لازمه و همین که از عوامل و دلایل این مسئله آگاه بشی، خود به خود به سمت بهبودی و درمان خودت گام بلندی برمیداری، تلاش میکنی شخصیتت رو بهتر کنی تا تعامل بهتری هم با دنیا و آدماش داشته باشی. مطالب شما باعث شد من یکبار دیگه همه چیز رو مرور کنم و جدی تر به رفع مشکل خودم فکر کنم. قطعا هر چی تو بهتر بشی و پیشرفت کنی، دنیای اطرافت هم زیباتر خواهد شد. ممنون و سپاسگزارم
سلام و ممنون از مطالب ارزشمندتان.
من در کودکی احساس حقارت و طرد شده گی رو تجربه کردم و در بزرگسالی سعی کردم استانداردهای لازم برای بالا بردن اعتماد به نفس رو بدست بیارم اما در حال حاضر به خاطر همسرم و شخصیتش دوباره احساس خودکم بینی و اضطراب ناشی از اون در جمع ها و جامعه هستم . میشه بگید باید چیکار کنم .
من فکر می کردم مشکلم اعتماد به نفس پایینه اما متوجه شدم من دچار اختلال خود کم بینیم، تقریبا بیشتر علائم رو داشتم..
با سلام
مطالب شما بسیار مفید بود .
منی که احساس میکنم یکی از درد هام این باشه رنج میبرم. شما کاملا شخصیت شناسی خوب تعریف کردیم.
ولی این مطالب برای من که از بیماری رنج میبرم تو این ۳۰سال درمان نشده .کامل نبود .
ولی خوب بود خودمو پیدا کردم