عشق چیست؟ (از نظر روانشناسی) با انواع عشق آشنا شوید!
ما در زندگی خود به آن نیاز داریم، به دنبال آن میگردیم و در مورد آن صحبت میکنیم. معنای آن بیشتر از احساسی است که به طور واضح بیان شود. بسیاری از ما معنای عشق را نفهمیده ایم یا درکی از آن نداریم. در این مطلب که طی چندین روز جمع آوری شده است سعی کرده ایم کامل ترین مفهوم عشق و انواع آن را برای شما ارائه کنیم.
عشق جذاب و پیچیده است. به طور خاص، به نظر میرسد که عشق رمانتیک یک راز زیبا باشد که به سختی میتوان آن را توضیح داد. اگرچه شاعران و ترانه سرایان میتوانند بسیاری از افکار و احساسات عاشقانه خود را در کلمات بیان کنند، اما عشق آنقدر توضیح ناپذیر است که به کمک علم برای توضیح آن نیاز داریم. به هر حال روان شناسان چیزهای زیادی برای گفتن درباره اینکه چرا و چگونه مردم عاشق میشوند، دارند.
ارتباط مغز با عشق
در طول عشق رمانتیک، تغییرات زیادی وجود دارد که هم مردان و هم زنان تجربه میکنند. به نظر میرسد که گفتن “عاشق شدن ” نادرست است چون تجربه عشق بیشتر از چیزی است که مردم بیان می کنند.
توی این پک فوق العاده، تعمیرات و نگهداری منزل رو خودت انجام بده، همسرت و خونواده تو سربلند کن و کلی توی مخارج اضافی صرفه جویی کن!
Elizabeth Kane، عضو هیات علمی در دانشگاه جنوبی که روان شناسی بالینی و علوم رفتاری، آموزش میدهد، میگوید: اولین قدم در روند عشق ورزیدن، جاذبه اولیه است. این یک لحظه قدرتمند است که ما با یک نفر دیگر ملاقات میکنیم، انرژی می گیریم و بلافاصله از ضربان قلب خود آگاه میشویم.
طبق گفته دکتر Rachel Needle، یکسری مواد شیمیایی خاص مثل اکسیتوسین، فنتی لامین و دوپامین در تجربیات انسانی و رفتارهایی که با عشق مرتبط هستند نقش ایفا میکنند. آنها مشابه آمفتامین عمل میکنند و با ایجاد حس آگاهی و هیجان در انسان، او را به سوی برقراری پیوند سوق می دهند.
“لحظه قدرتمند زمانی است که یک فرد دیگر را ملاقات کنیم و انرژی بگیریم و بلافاصله از ضربان قلب خود آگاه شویم.”
Needle، دانشیار و هماهنگکننده فعالیتهای بالینی در دانشگاه جنوبی سواحل غربی پالم میگوید: عاشق شدن با افزایش انرژی، کاهش تمرکز ذهنی، گاهی اوقات عرق کردن، تپش قلب و بسیاری از احساسات مثبت همراه است.
با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!
دکتر Daniel G. Amen در کتاب خود با نام مغز در عشق: 12 درس برای تقویت زندگی عاشقانه بیان می کند. “عشق رمانتیک و دلباختگی، احساسات اضافه نیستند، در مقابل آن ها انگیزه هایی هستند که بخشی از سیستم پاداش مغز را تشکیل می دهند. ”
Kane موافق است و می گوید که مغز انسان از عشق حمایت می کند، به همین دلیل است که وقتی به دیگران جذب می شویم چنین واکنش فیزیولوژیکی قوی داریم. هنگامی که یک زن و شوهر عاشقانه، شروع به صرف وقت با هم می کنند، آن ها در نوعی رضایت عاشقانه هستند.
Kane به عنوان یک مشاور خانوادگی می گوید: فردی که به تازگی عاشق شده، جهان را از طریق لنز عشق می بیند و همه چیز برایش قابل تحمل است و هر کاری که شریک زندگیش انجام دهد، برایش لذت بخش است.
حتما بخوانید: شخصیت شناسی افراد مختلف از روی چهره آن ها (جدیدترین روش بدون خطا)
با توجه به نظریه مثلثی عشق که توسط روانشناس Robert Sternberg نوشته شده است، سه مولفه عشق؛ صمیمیت، اشتیاق و تعهد است. صمیمیت شامل احساس دلبستگی، نزدیکی، ارتباط و همدلی است. شور و هیجان شامل درایوهای مرتبط با جنب و جوش و جاذبه جنسی است. تعهد در کوتاه مدت، تصمیم به باقی ماندن با دیگران و در دراز مدت، دستاوردها و برنامه های مشترک با آن شخص دیگر را، در بر می گیرد.
Kane می گوید: عشق رمانتیک وقتی رشد میکند که احساس وابستگی متقابل، دلبستگی و نیازهای روانشناختی برآورده شود. برخی از محققان میگویند اکسیتوسین که به هنگام ارگاسم در مغز رها میشود دارای نقش در تکامل عشق رمانتیک است.
آنها مرا دکتر عشق مینامند
درک روانشناسی که در پشت پرده عشق ورزیدن وجود دارد، به درمانگران کمک می کند تا کسانی که دل شکسته شده اند را درمان کنند. زمانی که یک درمانگر عشق رمانتیک در زندگی یک فرد و اثرات مخرب یک رابطه ناگهانی و گاهی غیر منتظره را درک میکند می تواند به ارباب رجوع برای حرکت و ایجاد نیرو برای برگشت به حالت عادی، کمک کند.
Kane می گوید: فراتر از درد یک رابطه ناموفق، نیازمندی به تغییر تمرکز و توانایی منحصر به فرد برای دادن و دریافت عشق است. هنگامی که درک کنیم چگونه می توان در عشق فرو رفت، بعد از اینکه قلب ما شکسته شد، می توانیم با مشکلات روبرو شویم. سپس میتوانیم دوباره زیبایی این تجربه و درک خوش بینانه را حس کنیم؛ که اگر این اتفاق برای ما رخ دادهاست، میتواند دوباره رخ بدهد.
Needle میگوید که درمانگر باید هر فرد را درک کند و اینکه آنها چگونه عاشق میشوند و اکنون که دل شکسته هستند؛ چه حسی دارند. تنها در اینصورت است که در این موقعیت دشوار می تواند به افراد کمک کند.
Needle میگوید: یک درمانگر در حمایت از مراجعه کنندگان در درک و یادگیری از گذشته میتواند مفید باشد. بسیاری از مردم شریکی از خویشاوندان برای پیوند انتخاب می کنند اما به درستی نمی دانند چرا رابطه آن ها موفق نیست و دوام ندارد.
خاموش کردن آتش
برخی از ما ممکن است تصور خیالی از عشق داشته باشیم و فکر کنیم که آن صرفا خودسوزی است؛ اما اینک وقت آن رسیده که افسانه را کنار بگذاریم.
Needle میگوید: از شر این افسانه خلاص شوید چرا که عشق و احساسات به طور خودبخود اتفاق میافتد و مناسبتی با این طرز فکر ندارد. بعلاوه زمانی که رابطه را آغاز کردید، باید زمان و انرژی بگذارید و یک تلاش آگاهانه برای حفظ رابطه و شور و اشتیاق ایجاد کنید.
او اضافه می کند که روابط سالم نیاز به ارتباط منظم دارند. Needle میگوید: ارتباط اساسی با شریک زندگی به صورت روزانه، برای ادامه ارتباط و حفظ عواطف مهم است و به خودتان یادآوری کنید که چرا عاشق این فرد شدید.
پیش بینی کردن نیز میتواند آرزوها را کاهش دهد، بنابراین زوجها باید تلاش کنند تا احساسات ماجراجویی و غافلگیری را در روابط خود حفظ کنند. Needle توصیه میکند: این الگوی قابلپیشبینی را اغلب تکرار کنید.
مردم می توانند به شریک زندگی خود بگویند چقدر آن ها را به خاطر کارهایی که هر روز انجام می دهند، دوست دارند.
Kane می گوید: عاشقانه بودن این است که هر روز که بیدار می شوید از خودتان بپرسید چه کاری می توانید انجام دهید تا به معشوق خود بگویید که چقدر برایتان قابل ستایش است. در روابط عاشقانه از سرگرمی غافل نشوید و بدانید هر چقدر تلاش بیشتری برای رابطه تان انجام دهید، متقابلا عشق بیشتری دریافت می کنید. به دنبال یافتن یک شریک برای زندگیتان و یک زندگی پر از اشتیاق و علاقه باشید.
مثلث عشق Sternberg: سه جزء
Sternberg (1988) پیشنهاد می کند که سه جزء اصلی برای عشق وجود دارد: اشتیاق، صمیمیت و تعهد. روابط عاشقانه بسته به وجود یا عدم وجود هر یک از این اجزاء متفاوت است. اشتیاق به شادکامی و جذابیت فیزیکی افراد نسبت به یکدیگر مربوط است. صمیمیت شامل توانایی احساسات مشترک، افکار شخصی و نزدیک بودن روان شناختی با دیگران است. تعهد، تصمیم آگاهانه است که با هم بمانند. شور و شوق در مراحل اولیه روابط وجود دارد، اما صمیمیت زمان زیادی برای توسعه نیاز دارد، زیرا بر اساس شناخت از شریک زندگی است. وقتی صمیمیت برقرار شد، افراد ممکن است تصمیم بگیرند که در رابطه باقی بمانند. اگر چه بسیاری معتقدند که هر سه مولفه برای یک رابطه مهم هستند، اما بسیاری از روابط دوستانه شامل هر سه مورد نمی شوند. بیایید به احتمالات دیگر نگاه کنیم.
علاقه: در این رابطه دوستی یا شناخت دیگری و حس نزدیکی وجود دارد. با این حال، عشق و تعهد نیست. شرکا احساس آزادی میکنند که خودشان باشند و اطلاعات شخصی خود را فاش کنند. آنها ممکن است احساس کنند که فرد دیگر آنها را خوب میشناسد و میتواند با آنها صادق باشد. این شرکا دوست هستند. با این حال، گفته میشود که شریک زندگی به شما به عنوان یک دوست فکر میکند. اگر به آنها علاقهمند شوید و به دنبال مشارکت عاشقانه باشید، می تواند ضربه ای مخرب باشد.
شیفتگی: شاید این مورد، عشق در نگاه اول است. شیفتگی شامل جاذبه فیزیکی و شدید به کسی است. شخصی که شیفته است به چیزی جز دیگری فکر نمیکند. برخورد کوتاه بارها و بارها در سر فرد انجام میشود. ممکن است غذا خوردن مشکل باشد و ممکن است یک حالت نسبتا ثابتی در برانگیختگی وجود داشته باشد. عشق تا حدودی کوتاه است و شاید فقط چند ماه یا بیشتر طول بکشد. این گرایش براساس جاذبه شیمیایی و تصویری از آنچه که فکر می کنند دیگری دارد، صورت می گیرد.
عشق احمقانه: برخی از افراد که جاذبه فیزیکی قوی دارند برای تعهد در اوایل این رابطه تلاش میکنند. شور و اشتیاق و تعهد جنبههای عشق احمقانه است. هیچ صمیمیتی وجود ندارد و تعهد زودرس است. شرکا به ندرت صحبت جدی می کنند و یا ایده های خود را به اشتراک می گذارند. آن ها بر جذابیت شدید فیزیکی خود تمرکز می کنند و در عین حال یکی یا هر دو نیز از تعهد پایدار سخن می گویند. گاهی اوقات این احساس ناامنی و تمایل به اطمینان از این که طرفین در رابطه قرار گرفته اند، وجود ندارد.
عشق پوچ: این نوع عشق ممکن است بعدا در یک رابطه پیدا شود یا در رابطهای وجود دارد که برای برآورده کردن نیازها به غیر از صمیمیت و علاقه (پول، فرزند، وضعیت) تشکیل شدهاست. در اینجا شرکا متعهد به ماندن در رابطه هستند؛ (برای کودکان، به خاطر اعتقادات مذهبی یا به این دلیل که هیچ جایگزینی وجود ندارد)؛ اما ایدهها یا احساسات را با هم به اشتراک نمی گذارند و هیچ جاذبه فیزیکی برای یکدیگر ندارند.
حتما بخوانید: راز چشمان جذاب برای خانم ها جهت جذب مرد مورد علاقه (تحقیقات جدید)
عشق رمانتیک: صمیمیت و عشق مولفههای عشق رمانتیک هستند، اما هیچ تعهدی وجود ندارد. شرکا زمان زیادی را با یکدیگر سپری میکنند و از نزدیکی با یکدیگر لذت میبرند اما تصمیم به ادامه، هیچ اهمیتی ندارد. این ممکن است درست باشد چون آنها در موقعیتی نیستند که چنین تعهداتی را داشته باشند و یا چون به دنبال اشتیاق و نزدیکی هستند از تعهد میترسند چون با تعهد باید بر دیگر موارد نیز تمرکز داشته باشند.
عشق همبستگی: صمیمیت و تعهد، نشانههای عشق همبستگی هستند. شرکا یکدیگر را دوست دارند و به یکدیگر احترام میگذارند و آنها متعهد به ماندن با هم هستند، اما جذابیت فیزیکی آنها ممکن است هرگز قوی نبوده و یا ممکن است به تازگی از بین رفته باشد. این ممکن است بعد مدت زمان زیادی ایجاد شود و یا ممکن است یک حس پشیمانی و فقدان وجود داشته باشد. با این حال، شرکا دوستان خوبی هستند که به یکدیگر متعهد هستند.
عشق کامل: صمیمیت، اشتیاق و تعهد در عشق کامل وجود دارد. این اغلب نوع ایده آل عشق است. زن و شوهر شور و اشتیاق را به اشتراک می گذارند و شعله عشق هرگز خاموش نشده است. آن ها احساس می کنند که بهترین دوستان و عاشقان و متعهد به ماندن با هم هستند.
انواع عشاق
Lee (1973) نظریهای از سبک عشق و یا انواع عشاق ارائه میدهد که از تجزیه و تحلیل نوشتههای عاشقانه در طول قرنها به دست میآیند. همانطور که این ها را میخوانید، به این فکر کنید که چگونه این سبکها به بخشی از انواع عشق توصیفشده در بالا تبدیل میشوند.
Pragma یا عملگرا یا منطقی نوعی عشق است که بر جنبههای عملی عشق تاکید میکند. عاشق عملگرا سازگاری و حساسیت انتخاب خود را در نظر میگیرد. این عاشقی در ارتباط با اهداف زندگی، وضعیت، شهرت خانوادگی، نگرش در مورد فرزند داری، مسائل شغلی و دیگر نگرانیهای عملی خواهد بود.
Mania یا شیدایی و افراطی نوعی عشق است که با نوسانات، ناامنی و مالکیت شناخته میشود. این عاشق در طول بحثها و انتقاد بسیار ناراحت میشود، ممکن است هنگام خواب در عشق دچار مشکل شود و احساسات را به شدت بروز دهد.
Agape یا الهی یک عشق از نوع دوستانه و از خود گذشتگی است. این شرکا بدون انتظار چیزی در مقابل دیگری تسلیم میشوند. چنین عاشقی، شادی شریک را بالاتر از خود قرار میدهد و خود را فدا میکند تا به نفع شریک زندگی عمل کند.
Eros یا شهوانی یک سبک شهوانی و جنسی است که در آن فرد احساس می کند مصرف می شود. شیمی فیزیک و مشارکت عاطفی برای این عشاق مهم هستند.
Ludus یا تفننی به سبک عشق اشاره دارد که بر بازی، اغوا و سرگرمی تاکید دارد. چنین عاشقی از تعهد دور میماند و همزمان چندین مورد عاشقانه دارد. این عاشق خود را فاش نمی کند و در واقع ممکن است ترجیح دهد حدس زده شود؛ و به آسانی می تواند به یک رابطه پایان دهد.
Storge یا دوستانه نوعی از عشق است که در طول زمان به کندی رشد میکند. آن اغلب به عنوان یک دوستی شروع میشود و بعد از آن به شکل جنسی تبدیل میشود. این شرکا احتمالا حتی بعد از فروپاشی هم دوست خواهند ماند.
چارچوب روابط
A H M یک روش مفید دیگر برای در نظر گرفتن روابط این است که مقدار وابستگی در رابطه را مد نظر قرار دهیم. Davidson (1991) سه مدل را پیشنهاد میکند.A-frame رابطه ای است که در آن شرکا به یکدیگر تکیه میکنند و به شدت برای بقا وابسته به دیگری هستند. اگر یکی از طرفین تغییر کند، دیگری در خطر “سقوط ” قرار دارد. این نوع رابطه نمیتواند به راحتی تغییر کند و شرکا آسیبپذیر هستند. یک شکاف میتواند مخرب باشد.
H-Frame رابطه ای است که در آن شرکا به صورت موازی زندگی میکنند. آنها به ندرت با هم وقت می گذرانند و تمایل دارند زندگی جداگانهای داشته باشند. زمانی که کارهای خود را به جای اشتراک و تقسیم وظایف، به تنهایی انجام می دهند، معمولا خسته می شوند. این نوع مستقل از رابطه میتواند بدون احساس درد به پایان برسد.
M-frame در این رابطه شرکا به هم وابسته هستند. آن ها احساس قوی در ارتباط دارند اما قادر به ایستادگی به تنهایی و بدون آسیب دیدن هستند. اگر این رابطه پایان یابد، شرکا آزرده و غمگین خواهند شد، اما باز هم قادر خواهند بود تنهایی تحمل کنند. این توانایی از حس قوی عشق ناشی میشود. زوجین میتوانند بدون از دست دادن حس خود، یکدیگر را دوست داشته باشند؛ و هر فرد دارای عزتنفس و اعتماد به نفس است که این رابطه را غنی و خود را تقویت میکند.
ما به عشق در زمینه بسیاری از روابط نگاه کردیم. اکنون پویایی سقوط و خروج از عشق را مورد بررسی قرار میدهیم.
فرآیند عشق و شکستن
Reiss (1960) یک نظریه از عشق به عنوان فرآیند ارائه میدهد. براساس نظریه چرخ عشق، روابط عشقی با برقراری روابط دوستانه ایجاد میشود.
روابط دوستانه شامل به اشتراک گذاری لایک، ترجیحات و ایجاد برخی منافع مشترک است. گام بعدی شروع به افشای اطلاعات شخصی می کنند. زمانی که یک نفر شروع به علنی شدن میکند، انتظار اجتماعی این است که دیگران از آن پیروی کنند و اطلاعات شخصی بیشتری را به اشتراک بگذارند تا هر یک از آنها ریسک کرده و اعتماد ساخته شود. رابطه جنسی نیز ممکن است بخشی از رابطه باشد. به تدریج، شرکا شروع به افشای اطلاعات بیشتر در مورد خود میکنند و با حمایت و پذیرش در حین ایجاد وابستگی متقابل، ملاقات میکنند.
با گذشت زمان، شرکا برای رفع نیازهایشان به یکدیگر تکیه میکنند. چرخ باید به خاطر عشق به آخر برسد. شرکا با بحث درباره وقایع روز، صحبت در مورد اهداف و خواستههایشان و نشان دادن نشانههایی از اعتماد، به برقراری ارتباط ادامه می دهند. آن ها همچنان به یکدیگر تکیه می کنند تا نیازهای خاصی برآورده شود. اگر چرخ به عقب برگردد، شرکا کمتر و کمتر حرف میزنند، کمتر به یکدیگر تکیه میکنند و احتمال کمتری دارد که افشاگری کنند.
فرآیند نارضایتی: شکستن
زمانی که روابط جدید هستند، شرکا تمایل دارند که بدون شک و تردید بر آنچه که آنها در مورد یکدیگر دوست دارند تمرکز کنند. کمبودها و نواقص مورد توجه قرار نمیگیرند؛ بلکه به عنوان ویژگیهای دوستداشتنی توصیف میشوند. برای مثال، شریکی که بینی بسیار بزرگی دارد به عنوان “برجسته ” و یک ویژگی قابلتوجه توصیف میشود. این بسیار هیجانانگیز است زیرا ویژگیهایی که فردی ممکن است قبلا آگاهانه رد کرده باشد، اکنون پذیرفته یا حتی قدردانی میشود. با این حال، زمانی که شرکا فرآیند شکستن را آغاز میکنند، این دیدگاهها رها میشوند و ویژگیهای سوالبرانگیز به بار میآیند.
Kersten (1990) نگاهی به پویایی شکستن می کند. اگرچه این کار اصولا در مورد طلاق است، اما پویایی حل هر رابطه بلند مدت مشابه است. شروع مرحله شامل دیدن نقایصی در رابطه است، اما امیدوار است که همه چیز بهبود یابد. این بهبودی به همکاری شرکا نیاز دارد زیرا در درجه اول مقصر هستند؛ بنابراین تا زمانی که شریک متخلف، تغییرات لازم را ایجاد کند، (البته مشاوره، پشتیبانی و راهنمایی مورد نیاز را فراهم خواهد کرد) این رابطه ادامه خواهد یافت. (اگر فکر میکنید که این کار نمیکند – شما درست میگویید. تلاشها برای تغییر شریک معمولا محکوم به شکست هستند. آیا میخواهید که شریک تان تلاش کند شما را تغییر دهد؟)
زمانی که روشن شود که تلاشها برای تغییر بیثمر هستند، وارد فاز میانی میشوند. این مرحله با ناامیدی مشخص میشود. شرکا کمتر و کمتر حرف میزنند، ارتباط چشمی کمی دارند و از هم جدا میشوند. ممکن است یکی از آنها هنوز سعی در برقراری ارتباط داشته باشد، اما دیگری به وضوح درگیر است و در نظر دارد مزایا و هزینههای ترک این رابطه را مد نظر قرار دهد.
حتما بخوانید: مردان از چه نوع چهره زنانه خوششان می آید؟ زنان چطور؟(جدید ترین تحقیقات)
در مرحله پایانی، تصمیمگیری برای ترک اجباری صورتگرفته است. جزئیات خاص در حال انجام است. برگشت رابطه در این نقطه بسیار دشوار است. اعتماد کاهشیافته و افکار به جای دیگری معطوف شدهاست. این مرحله ناامیدی است و به ناچار انجام می گیرد. اگر تجربه ای از عشق دارید در بخش نظرات با ما مطرح کنید.
از نظر مردها عشق فقط یعنی زیبایی زن همین.
واقعا همه ی مردها اینطوری نیستند.
زیبایی یه ملاکه نه هدف