21 نشانه غیرقابل انکار برای اینکه بفهمید عاشق شدهاید یا خیر؟
همه ما ممکن است به کسی علاقهمند شده و بخواهیم هفت روز هفته و 24 ساعت شبانهروز با او باشیم. این حس به قدری قوی است که ممکن است از خودمان بپرسیم “آیا من عاشق شدهام؟”.
جواب اینست که صد در صد! شاید علائم فیزیکی عاشق شدن مثل تپش قلب، بیخوابی، سرخوشی و از دست دادن اشتها را هم داشته باشید.
حتما بخوانید: روش استفاده از قانون جذب برای دوستی، ثروت و موفقیت
ارتباطی که شما با مخاطب خاصتان خواهید داشت این بار فرق دارد چرا که این شخص متفاوت است و شما آن آدم همیشگی نیستید.
توی این پک فوق العاده، مرد بهتری شویم رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی!
پس حتما علائمی مثل جاذبه جنسی، اضطراب، اشتیاق دیدن طرف مقابل را هم تجربه کردهاید، درست است؟
چند سوالی که ممکن است برایتان پیش بیاید عبارتند از:
- عاشق شدن به چه معناست؟
- عاشق شدن چه حسی دارد؟
- چه مدت میتوانم توقع داشته باشم که این احساس دوام داشته باشد؟ تا چه مدت چنین حسی با من است؟
- شیمی عشق و علم پشت آن چیست؟
و در نهایت آیا من عاشق کسی شدهام یا فقط احساس میکنم عاشق شدهام؟
چطور بفهمید چه زمانی عاشق شدهاید؟
ابتدا بیایید علمی که در پس عشق قرار دارد را بررسی کنیم.
با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!
وقتی شما جذب کسی میشوید، تنها دیدن او باعث تولید فنیل اتیل آمین (PEA) در مغز میشود که آزاد کردن دوپامین و نوراپی نفرین (مواد شیمیایی مغز که باعث ایجاد احساس خوب میشوند) را به دنبال خواهد داشت. و این به تنهایی میتواند اعتیادآور باشد.
- اشتیاق شدید (میل جنسی) هم تستوسترون و هم استروژن را درگیر میکند.
- وابستگی باعث ایجاد ترکیب شیمیایی اکسیتوسین و وازوپرسین میشود.
وقتی کسی این احساسات را در شما به وجود میآورد، مواد شیمیایی مغز بیشتر درگیر میشوند. و شما تمایل پیدا میکنید طرف مقابلتان را بیشتر ببینید.
عاشقی چه حسی دارد؟
واکنشهای شیمیایی مغز با علائم مختلفی همراهند که البته همه آنها لذتبخش نیستند:
- به سختی خوابیدن
- افزایش انرژی یا ایجاد انرژی عصبی
- به سختی غذا خوردن (کاهش اشتها، حالت تهوع، سو هاضمه)
- اضطراب جدایی
- نگرانی از اینکه طرف مقابل این حس را به شما نداشته باشد
- افسردگی به خاطر اینکه طرف مقابلتان هیچ نشانهای از حسی که شما دارید، ندارد.
- وسواس فکری نسبت به خطاهایتان یا دلایل دیگری که باعث میشود فکر کنید طرف مقابل ممکن نیست به شما علاقهمند شود.
- حس سرخوشی با دیدن کوچکترین نشانهای که ممکن است نشانه علاقه طرف مقابل باشد.
اما وقتی واقعا عاشق میشوید، این علائم فراتر از واکنشهای شیمیایی مغز خواهند بود.
حتما بخوانید: قانون جذب را با این 7 نکته قورت دهید (طبق جدیدترین تحقیقات دنیا)
شما نمیخواهید با او باشید تا فقط وقت بگذرانید، بلکه مایلید او را بشناسید، رابطه بینتان را محکمتر کنید و به دنبال راههایی خواهید بود تا او را خوشحال و راضی نگه دارید.
شاد کردن و در نظر گرفتن منافع شخصی که عاشقش هستید برایتان در اولویت قرار میگیرد که به روشهای مختلف ظاهر میشود.
آیا من عاشق هستم؟ 21 نشانه آشکاری که به شما میگویند عاشق شدهاید
این 21 علامت را بررسی کنید تا بفهمید عشق چگونه خواهد بود:
1-ذهنتان درگیر میشود
فکر نکردن به کسی که عاشقش هستید دشوار و غیرممکن است.
این درگیری ذهنی ممکن است به قدری زیاد باشد که توجهتان به سایر روابط را کم کند (مثلا خانواده یا دوستان).
وقتی واقعا عاشق میشوید، دیدن بیوقفه فیلم در خانه که در مورد شناخت بهتر علایق مخاطبتان خواهد بود از کارهایی است که انجام خواهید داد.
تمرکز شماره یک شما روی شادتر کردن او است و همین امر توجهتان را از هر چیز نامربوطی دور میکند.
2-ندیدن چیزهایی که زیبا نیستند
وقتی عاشق کسی میشوید، تمرکزتان روی ویژگیهای مثبت طرف مقابل است و دیدن ویژگیهای منفی سخت و حتی غیرممکن خواهد شد.
ممکن است رفتار بیادبانه فردی که عاشقش هستید را با جملاتی مثل” خب، او امروز روز سختی داشته و کمی خسته است” یا ” بدخلقی او به خاطر کمبود خواب است” توجیه کنید.
و به همین علت است که میگویند “عاشق کور است”.
در نهایت وقتی این احساسات تند و شدید فروکش کرد، راحتتر میتوان عیب و نقصهای شخصیتی طرف مقابل را دید و تصمیم منطقی درباره ادامه یا ترک رابطه گرفت.
3- سوار شدن بر رولر کاستر احساسی را تجربه میکنید
این احساسات ارتباط زیادی با واکنشهای شیمیایی مغز دارند، اما این کل ماجرا نیست.
ممکن است بازی “دوستم دارد، دوستم ندارد” را با گلبرگهای یک گل انجام دهید یا نگاههای تصادفی و زبان بدن طرف مقابل را ملاکی برای دوست داشتن یا نداشتن قرار دهید.
اما دچار حالتهای عاطفی که برایتان خوشایند است هم میشوید و به دنبال راهی برای جبران روزهای بد و خطاهایتان هستید.
با اینکه این فراز و نشیبهای عاطفی میتوانند خستهکننده باشند، حالت عاطفی بیشتر وابسته به رفتار شخص مورد علاقهتان نسبت به شما میشود.
همچنین ممکن است یک روز به فکر فرو بروید و با خودتان بگویید “فکر کنم عاشق شدهام”. سر در گمی و تردید به ویژه اگر مطمئن نیستید آیا این احساسات به خاطر عشق هستن یا خیر، چیز غیرعادی نیست.
حتما بخوانید: 3 گام بسیار ساده برای استفاده از قانون جذب (کاملا عملی)
4-میخواهید او از همه چیز مطلع باشد
هر زمان اتفاق جالب یا حتی بدی میافتد، دوست دارید او اولین کسی باشد که به او زنگ میزنید. میخواهید قبل از هر کس دیگری صدای محبوبتان را بشنوید.
نه تنها مایلید این شخص را در تمام فراز و نشیبهای زندگیتان دخیل کنید، بلکه میخواهید ببینید آیا خوشی و ناخوشیهای شما برای کسی که عاشقش هستید اهمیت دارد یا خیر.
شما دوست دارید هر حس خوبی را با هم جشن بگیرید و میخواهید این شخص هنگامیکه مشکلی پیش میآید کنارتان باشد و از شما حمایت میکند.
5-در هدیه دادن به او زیادهروی میکنید
مخصوصا اگر خودتان هم دریافت هدیه را نشانه عشق میدانید، احتمالا برای معشوقتان هدیه میخرید یا درست میکنید و به هر مناسبتی آنرا به او میدهید.
در مورد هر هدیه کلی فکر میکنید چرا که هر کدام بیانگر عشق و علاقه عاشقانه شما هستند. هر هدیه یک نشانه از شماست.
گاهی اوقات وقت و توجه کاملی که برای او میگذارید میتواند یک هدیه باشد. گاهی وقتها هدیه ممکن است چیز کوچکی باشد که فکر میکنید طرف مقابل از آن لذت میبرد. با این حال هر هدیهای این امید را به وجود میآورد که رابطهتان محکمتر شود.
6-سعی میکنید بیشتر دیده شوید
وقتی عاشق میشوید، دوست دارید ظاهر بهتر (و خوشبوتری) داشته باشید.
گاهی اوقات به دنبال فرصتی برای جلب توجه بیشتر هستید. این تمایل میتواند به دلیل اینکه معشوقتان قبلا به شما توجه خاصی نشان داده باشد و باعث میشود بیشتر به خودتان برسید.
حتما بخوانید: 26 نکته مهم برای جذب مردان توسط همسر (رابطه های پایدار و طولانی)
به هر حال، عاشق شدن باعث جوانتر شدن شما میشود و احتمالا طرز لباس پوشیدن و بهداشت فردیتان آن را بازتاب میدهد.
و اگر معشوقتان متوجه تغییرات شما بشود و قدردان آنها باشد، مسلما تلاش شما هم بیشتر خواهد شد.
7-حالا کارهایی که قبلا از آنها دوری میکردید را دوست دارید.
قبل از اینکه در دام عشق گرفتار شوید، هیچکس نمیتوانست شما را وادار به رقص (یا خوردن صدف دریایی) کند. قبل از این شما با جوابهایی مثل “من نمیرقصم” یا من این را نمیخورم” طرف مقابل را ناامید میکردید.
اما اگر معشوقتان از چیزی که شما خوشتان نمیآید، لذت ببرد، به صورت ناگهانی شما هم سعی میکنید آن را امتحان کنید.
8-آینده را با او تجسم میکنید
اگر آیندهتان را با این شخص تصور کنید، احتمالا عاشق شدهاید.
چه این حالت تصور کنید که با او تشکیل یک خانواده جدید میدهید و یا در کنار هم پیر میشوید، به هر حال از فکر بودن مدت طولانی کنار هم بودن طولانی لذت میبرید.
شاید همیشه با زندگی آپارتمانی مشکلی نداشتید، اما شروع به دیدن خانههای ویلایی میکنید.
یا شاید توجه بیشتری به کودکان خردسال که در نزدیکیتان زندگی و بازی میکنند دارید چون حالا احتمال اینکه این شرایط برای شما هم پیش بیاید وجود دارد.
9-دوست دارید رابطه عاطفی نزدیکتری با او داشته باشید
اگر عاشق کسی شوید، خودمانی شدن با او (از نظر فیزیکی) برایتان جذاب خواهد بود اما کافی نیست.
همچنین برقراری ارتباط عاطفی با او حتی وقتی صمیمیت فیزیکی هم در کار نباشد، میتواند لذتبخش باشد.
این رابطه باعث میشود معشوقتان هم به شما نزدیکتر شود.
حتما بخوانید: قانون جذب عشق: چگونه از آن برای جذب فردی خاص استفاده کنیم؟
با روحیه و احساسات یکدیگر هماهنگتر میشوید، بنابراین اضطراب، هیجان یا خشم او شما را هم بر میانگیزد.
در نتیجه به دنبال راهی هستید تا نیازهای احساسی معشوقتان را برآورده کنید.
10-در خودتان تغییراتی به وجود میآورید
دقیقا همانطور که ممکن است به چیزی که قبلا دوست نداشتید علاقهمند شوید، برای سازگاری بهتر با برنامهها، عادات، علایق و چیزهایی که معشوقتان دوست ندارد، ممکن است تغییراتی در خودتان ایجاد کنید.
شاید شما نوع قهوهای که میخورید یا لباسی که میپوشید مطابق با علایق طرف مقابلتان تغییر کند.
شاید تبدیل به یک فرد سحرخیز (یا جغد شب) شوید به این خاطر که میخواهید زمانبندیتان را با او هماهنگ کنید.
وقتی عاشق هستید، از فداکاری کردن برای خدمت کردن یا جلب رضایت طرف مقابل خوشحال خواهید بود.
وقتی آتش عشق کمی فروکش میکند، ممکن است به عادات قبل بازگردید اما فعلا تنها کاری را انجام میدهید که به مذاق طرف مقابلتان خوش بیاید.
11-روی معشوقتان حس مالکیت دارید
وقتی عاشق میشوید، به اینکه معشوقتان به فرد دیگری توجه نشان دهد و به او لیخند بزند، حسادت میکنید.
اگر لبخند دو طرفه باشد، احتمالا خونتان به جوش میآید. تنها یک نفر میتواند قلب معشوقتان را تصاحب کند و شما هر کاری میکنید که آن یک نفر باشید.
حتما بخوانید: مردان از چه نوع چهره زنانه خوششان می آید؟ زنان چطور؟(جدید ترین تحقیقات)
بعید نیست چنین رفتارهایی از شما سر بزند، مثلا به او بگویید “به او لبخند نزن، شاید برداشت اشتباه کند!” یا “آیا چیزی بین تو و آن پسر است؟ من نوع نگاهش به تو را دوست ندارم.”
وقتی خودتان دو نفر را به عنوان یک زوج در نظر گرفتهاید، ناخودآگاه نسیت به او احساس مالکیت پیدا خواهید کرد.
12-هر کجا میروید او را میبینید
اگر هزاران چیز در روز او را به یاد شما بیاورد، عاشق شدهاید. یکی از آنها دیدن او در هر جایی است که البته بیشتر وقتها توهم است و فکر میکنید او را دیدهاید.
و همینطور نام او (یا هر چیزی درباره او) را به صوت اتفاقی در حرفهایتان به زبان میآورید.
13-میتوانید با یکدیگر در مورد هر چیزی حرف بزنید
معشوقتان میتواند در مورد قیمت میوه یا آب و هوای گرینلند حرف بزند و شما به هر کلمه او گوش دهید. وقتی با هم هستید زمان خیلی زود سپری میشود و وقتی دور از هم هستید زمان خیلی کند میگذرد. شما نمیتوانید منتظر بمانید تا دوباره با او حرف بزنید و حتی ندیدن او برایتان سخت میشود.
مخاطب خاص شما حتی وقتی بیشتر آنچه به هم میگویید معنای نهفتهای داشته باشد، شریک گفتگوی مورد علاقهتان است. حتی ممکن است نسنجیده و بیاختیار حرف بزنید مثلا بگویید “من عاشقت هستم” چون به اندازه کافی برای بیان عمق احساساتتان با او احساس راحتی میکنید.
14-اشتیاقتان از یک جرقه تبدیل به آتش زیر خاکستر میشود
شاید تمایلات عاشقانه شما با یک جرقه شروع شده و به انرژی، درخشش و گرمایی که به صورت خاکستر زیر آتش تبدیل میشود. این به این معناست که احساساتتان عمیقتر شده و همیشگی است و شما باز هم احساس گرما میکنید و انرژی دارید و یک علاقه واقعی جای اشتیاق روزهای اول را گرفته است. شاید این آتش مثل اول سوزان نباشد، اما بازهم بودن در کنار آن مسرتبخش است.
حتما بخوانید: راز چشمان جذاب برای خانم ها جهت جذب مرد مورد علاقه (تحقیقات جدید)
15-در نبودش قلبتان اشتیاق بیشتری برای دیدنش پیدا میکند
وقتی دور و برتان نیست، دلتان برایش تنگ میشود. افسرده نمیشوید اما نبودنش را کاملا حس میکنید. تمایل شدید برای خواندن چیزی که برایتان نوشته پیدا میکنید (مثل نامه، پیام، کارت) و ممکن است یک عکس یا یادداشت کوچک از این شخص همیشه در دسترستان باشد، مثلا در جیب یا صفحه دسکتاپتان.
دوست دارید همیشه معشوقتان در ذهنتان باشد. لحظاتی که با هم سپری کردهاید و حرفهایی که زدهاید (هرچند مختصر) را مرور میکنید.
16-انتقادپذیر میشوید
وقتی عاشق میشوید، دوست دارید با شریکتان راحت حرف بزنید. او را از احساسات درونیتان مثل ترس، رویاها، نگرانی و حتی تجربیاتی که در گذشته داشتهاید و مایه خشنودیتان نیستند، باخبر کنید.
با معشوقتان احساس امنیت میکنید، طوریکه انتقاد او را قبول میکنید چون میدانید شما را درک میکند و به شما حس عاشقانه دارد.
در مقابل، شما هم میخواهید از احساسات طرف مقابلتان آگاه شوید و او با شما احساس راحتی کند.
17- اختلاف نظرها به معنای پایان رابطه نیستند
در روابط امروزی اغلب شاهد سوتفاهم و دعوای طرفین هستیم. اینکه نگران پیش آمدن اختلافات در رابطه باشیم امری طبیعی است.
آیا دعوا به معنای جدایی است؟ آیا چون او به من بیاعتنایی میکند، وارد رابطه دیگری شده؟ اینها سوالاتی هستند که وقتی رابطه یا احساساتتان کاملا عمیق نیستند، از خودتان میپرسید.
اما وقتی هر دو عاشق هم باشید، به اندازه کافی احساس امنیت در رابطهتان حس میکنید و به همین دلیل میتوانید بر مشکلات و چالشها غلبه کنید. شما به خاطر اینکه نمیخواهید رابطه خوبی که با هم دارید خراب شود، سعی میکنید با این مسائل کنار بیایید.
18-تمرکز برایتان دشوار میشود
احساسات عاشقانه به قدری قوی هستند که شما را از پای در میآورند. در این شرایط به پایان رساندن یک روز کاری کار حضرت فیل است!
چطور میشود روی کار تمرکز کرد وقتی میدانید قرار است آخر روز او را ببینید؟ چطور میتوانید پروژهای را به اتمام برسانید وقتی در صفحه دسکتاپتان تصویر چهره او را میبینید؟
حتما بخوانید: شخصیت شناسی افراد مختلف از روی چهره آن ها (جدیدترین روش بدون خطا)
تمرکز روی هر چیزی به غیر معشوقتان مثل آخرین روز مدرسه قبل از تعطیلات تابستان است. در نهایت شاید ابرهای روی سرتان محو شوند و سر کارتان برگردید، اما این مخاطب خاص پای ثابت حواسپرتی شما خواهد بود.
19-میخواهید او را به خانوادهتان معرفی کنید
ممکن است بخواهید او را با پدر و مادرتان روبرو کنید یا خواهرتان و شوهرش را برای ناهار دعوت کنید تا با او آشنا شوند.
معرفی معشوقتان به خانوادهمیتواند نشانه این باشد که شما واقعا عاشق شدهاید. شما در گذشته به خاطر آوردن دوست دختر یا پسرتان به خانه از سوی والدین تنبیه شدهاید و به همین علت دوست ندارید این اتفاق دوباره بیفتد. پس حتما این شخص را واقعا دوست دارید که چنین ریسکی میکنید.
20-به چشمان یکدیگر خیره میشوید
خیره شدن به چشمان معشوقتان معذبتان نمیکند و امری طبیعی و اجتنابناپذیر است. دلیل آن فقط این نیست که شما دوست دارید به چشمان معشوقتان نگاه کنید، بلکه حفظ تماس چشمی باعث ترشح هورمون اکسی توسین میشود که بر اساس بررسیهای به عمل آمده، باعث افزایش آرامش و تقویت رابطه میشود.
خیره شدن به چشمان یکدیگر تمایلتان برای شناخته شدن و شناختن طرف مقابل را نشان میدهد.
حتما بخوانید: عشق چیست؟ (از نظر روانشناسی) با انواع عشق آشنا شوید!
21-دیگر هوسباز و تنوع طلب نیستید
فرضا اگر یک پسر خوشتیپ را هم ببینید دیگر وسوسه نمیشوید با او در کافیشاپ قرار بگذارید. شما میدانید پسری که دیدهاید ظاهر خوبی دارد اما وسوسه نمیشوید توجهش را جلب کنید و حتی به آن فکر هم نمیکنید.
آن تنوعطلبی قدیم را ندارید. در حقیقت فقط توجه معشوقتان را میخواهید. احساساتتان نسبت به او به قدری قوی است که نمیخواهید رابطهتان را با چشم چرانی یا کارهای بیهوده خراب کنید. همه توجه شما معطوف یک نفر خواهد بود.
خب الان از این ۲۱ مورد نوشته شده ۱۴ تاش تو من هست ولی ۷ تاش نیست یعنی موارد ۵ ۸ ۱۱ ۱۴ ۱۷ ۱۸ ۲۱ تو من نیستش ولی من میخوام هیچکدوم از موارد تو من نباشه یعنی نمیخوام در مورد اون فک کنم من چیکار کنم الان😭
سلام. شاید ربطی به قضیه ی تو نداشته باشه و دوست داشتم اینو بگم.
من 16 سالمه و آدم گوشه گیری بودم ولی خیلی یهویی با دو نفر صمیمی شدم. یکی از آنها حس عجیبی به من میداد. از وقتی برای اولین بار بغلش کردم، احساس کردم قلبم دیوانه وار میزنه و من واقعا دوست نداشتم که همچین حسی نسبت بهش داشته باشم. هر روزی که نبود حالم بد بود، دوست داشتم خودمو زیباتر کنم، بیشتر شوخی میکردم تا بیشتر بخنده و از اینجور چرت و پرتا. الآنم هنوز درگیرشم ولی یه راهکاری که خیلی جواب داده که بتونم تا الان دووم بیارم اینه که. فقط یه جمله توی تنهاییم به خدا گفتم. گفتم خداجون میدونم باید چیکار کنم ولی در توانم نیستش، لطفاً این انرژی و نیرو رو بهم بده که توی این مسیر قدم بردارم.
نگاه کن من توی خیلی از مشکلاتم همینو گفتم و شاید باورت نشه. یه چیزی تعریف کنم. من دهمم و امتحانم پیچونده بودن یعنی خودشونو زده بودن به اون راه و امتحان رو از تو لیست امتحانات حذف کرده بودن بدون اینکه به خانم بگن و من خودم اون امتحان رو تو برگه نوشته بودم و خیلی عذاب وجدان داشتم. از خانم اجازه گرفتم رفتم بیرون و نشستم به زار زدن. و فقط میگفتم خدا چرا چرا چرا لطفاً کمکم کن. و وقتی برگشتم قشنگ متوجه شدم باید چیکار کنم و انگار یه نیروی ماورایی داشتم. جرئتمو جمع کردم و آخر زنگ به خانم گفتم.