رهبری/مدیریت کاریزماتیک: همه ویژگی هایی که برای چنین شخصیتی نیاز دارید!

کاریزما یک ویژگی شخصیتی است که معمولاً در مورد رهبران یا مدیران مطرح می شود و جهان پر از رهبرانی است که از آنها به عنوان رهبران کاریزماتیک یاد می شود. لغت کاریزما از واژه ی یونانی کاریز می آید که به هدیه، مهربانی و زندگی است. در این مطلب یاد می گیرید که برای پیدا کردن کاریزمای درون خود چه کنید؟

فرضیه های موقعیتی و سازمانی

برای آنکه رهبری کاریزماتیک بتواند به گونه ای موفقیت آمیز اهداف را بیان کند؛ باید بتواند انگیزه های زیردستان را تحریک کند. این به این معنی است که هدف و چشم اندازی که رهبر ارائه می کند باید تغییرات عاطفی در زیردستان ایجاد کند و پاسخ انگیزشی مناسب آنان را جلب کند. به عنوان مثال رهبر نظامی ایالات متحده جرج پتن که به سربازان؛ در برابر یک پرچم بزرگ آمریکا، در حالی که مدال های دستاوردهایش را به سینه زده است و با کلاه درخشان 4 ستاره که نشانگر درجه ی ژنرالی او بود است؛ دستور می دهد.

فرضیه های رفتاری

به منظور آن که ویژگی های فوق الذکر به کارآمد بودن رهبری کاریزماتیک منجر شود، رفتار رهبر باید با فرضیه ها هماهنگ باشد. مدل رهبری کاریزماتیک بر فرایندهای رفتاری به عنوان عامل کلیدی، تأکید می کند. همانطور که در بخش قبلی ذکر شد، هاوس چهار ویژگی یک رهبر کاریزماتیک را مشخص کرده است:

• تسلط
• تمایل قوی برای نفوذ بر دیگران.
• اعتماد به نفس.
• احساس اطمینان قوی از ارزش های اخلاقی خود.

مشخصه های کلیدی مدیر کاریزماتیک

1- بصیرت

مارتین لوتر کینگ رویای جامعه ای را داشت که همه در آن برابر باشند؛ مهاتما گاندی آرزو داشت مردم در هندوستان با ادیان مختلف در صلح و آرامش زندگی کنند، سر وینستون چرچیل می خواست بریتانیایی ها در طول جنگ مقاومت کنند. این ها یعنی هر رهبر کاریزماتیک دارای چشم اندازی است – آنها می توانند فراتر از افق پیش رو ببینند و جهانی را متصور شوند که در آن شرایط به گونه ای متفاوت از این که هست، پیش می رود.

بصیرت داشتن؛ به معنای درک این موضوع است که برای پیشرفت؛ بهبود مداوم مورد نیاز است. شما باید در مسیر پیشرفت خود قرار بگیرید، یعنی جایی که دائما به دنبال گسترش مهارت هایتان و یادگیری چیزهایی فراتر از منطقه ی آسایش خودتان باشید. علاوه بر این، شما باید با دیگران مشورت کنید و بدانید که تجربیات آنها چگونه شخصیت آنها را شکل داده است. اگر شما می توانید درک خود را از جهان، با تجارب دیگران ترکیب کنید، می توانید راه حل ها و رویکردهای جدید را برای حل همه مشکلات متصور شوید.

حتما بخوانید: جدیدترین و موثرترین روشهای مدیریت استراتژیک از دید مجله Achieveit

مردمی که بصیرت دارند؛ هم رویا پرداز و هم مرد عمل هستند. شما باید وقت کافی برای فکر کردن به جهان پیرامون تان و مشکلاتی که با آنها مواجه هستید؛ بگذارید؛ اما در حالی که دیگران در حال حل و فصل کردن مشکلات هستند؛ کل روز شما قطعاً نباید به رویاپردازی بگذرد.

2- سخنوری

انسانهای کاریزماتیک به خوبی با دیگران ارتباط می گیرند. برای اینکه مردم را با خود همراه کنید – تا از دیدگاه شما درک درستی داشته باشند و به آن اعتقاد پیدا کنند – باید بتوانید پیام تان را با صدای بلند و واضح با دیگران به اشتراک بگذارید.

دو جنبه کلیدی سخنوری در مورد رهبری کاریزماتیک وجود دارد. اولاً، این مورد به سادگی به معنای برقراری ارتباط بهتر و توانایی صحبت کردن در مورد مسائل پیچیده با مردم به نحوی است که آنها درک کنند شما چه می گویید. در دنیای کسب و کار، کلید موفقیت در سخنوری آن است که بتوانید چرایی، چگونگی و زمان را توضیح دهید. شما باید دلیل و یا دیدگاهی که پشت عملکردتان است توضیح دهید، روشن کردن آنچه که برای رسیدن به هدف و جلب اطمینان مردم مورد نیاز است؛ درک این موضوع است که چگونه همه این کارها باید سریع انجام شود.

اما جنبه دوم سخنوری و ارتباطات به درک زیردستان شما بستگی دارد. رهبری کاریزماتیک مستلزم آن است که بتوانید مردم را بشناسید و انگیزه های مناسب را برای الهام بخشیدن به آنها انتخاب کنید؛ بنابراین، شما باید بتوانید مخاطبان خود را تجزیه و تحلیل کنید و سبک ارتباط مناسب برای هر موقعیت را انتخاب کنید.

3- احساسی بودن

شما باید بتوانید خلق و خوی زیردستان را حس کنید و بتوانید خود را با آنها سازگار کنید. علاوه بر این، باید فروتن و مهربانی خود نسبت به آنها را نشان دهید. وقتی به مردم گوش می دهید، شما باید آنها را متقاعد کنید که حضور شما برای کمک به آنهاست.

رهبر کاریزماتیک که می تواند شفقت را نسبت به زیردستان نشان دهد، رهبری است که مردم در کنار او قرار می گیرند. از آنجا که شما به زیردستان خود نیاز دارید که ایده هایتان را بپذیرند؛ باید احترام و همدلی نسبت به آنها را نیز به ایشان ثابت کنید. مردم به دنبال رهبرانی هستند که آنها را دوست دارد و به آنها اهمیت بدهد، نه کسی که به آنها گوش نمی کند.

حتما بخوانید: چطور کارکنان و زیردستانمان را پر انگیزه نگه داریم؟ (11 نکته ویژه مدیران)

4- ریسک پذیری

ریسک پذیری دو بخش است. اول، به عنوان یک رهبر، باید برای هر مشکلی که ممکن است بوجود می آید، پاسخگو باشید. اگر زمانی پیش آمد که کارها درست پیش نرفت؛ شما نمی ترسید که از مسیر خارج شوید و سعی می کنید که دیگران را سرزنش نکنید.

اما علاوه بر این، شما هم از چالشها هم ترس ندارید. شما می دانید که هر چالش چیزهای مثبتی را نیز به وجود می آورد، خواه کاری که می خواهید انجام دهید، صورت بگیرد یا نه. شما آماده هستید که بیشترین تلاش ممکن را انجام دهید؛ زیرا می خواهید نتیجه کارهایی را که انجام داده اید ببینید، در حالی که می دانید شکست خوردن؛ پایان جهان نیست.

در کسب و کار، ریسک پذیری اصلاً به معنای قمار نیست. ریسک به معنای آن نیست که کارهایی را با عجله انجام دهید و فقط امیدوار باشید که نتیجه درست حاصل شود.

5- خلاقیت

سرانجام، رهبران کاریزماتیک تمایل دارند خلاق باشند. برای آنکه بصیرت بیشتری داشته باشید، به طور طبیعی نیاز دارید که خلاقیت های سالم را دنبال کنید. شما باید قادر باشید تغییرات معنی داری در سازمان ایجاد کنید.

خلاقیت، بیشتر به ایده ی اعتقادات قوی رهبری کاریزماتیک مرتبط می شود. شما باید با اعتقاد صحبت کنید – به این معنی که شما باید از تصاویر خلاقانه، سخنان و پیام هایی استفاده کنید تا دیگران را متقاعد کنید که چشم انداز شما را باور کنند.

اگر میخواهید توانایی خود را برای خلاقیت بیشتر افزایش دهید، باید این پنج راهنمایی علمی ثابت شده را امتحان کنید:

• تغییر چگونگی انجام کارها: تغییر دادن روال روزانه شما می تواند به شما کمک کند زیرا نوآورانه تر است.
• حواس پرتی را حذف کنید: باید سعی کنید محیطی در اطراف خود ایجاد کنید که حواس پرتی در آن وجود نداشته باشد – بصری یا صوتی.
• صرف وقت برای انجام وظایف معمولی: شما می توانید ذهن خلاق خود را با مشارکت در وظایف که نیاز به تفکر کمتری دارد، فعال تر کنید.
• بداهه کاری و ریسک پذیری: ریسک پذیری می تواند خلاقیت را همراه با بداهه کاری افزایش دهد. اگر شما می توانید ساز بزنید یا دوست دارید نقاشی کنید، زمانی را صرف آن کنید بدون آن که هدفی در ذهن داشته باشید.
• اجازه دهید ذهن شما به پرواز درآید: نباید بترسید، فقط بنشینید و اجازه دهید ذهن شما آزادانه فکر کند.

چگونه یک رهبر/مدیر کاریزماتیک باشیم؟

جی کونگر در سال 1989 در کتاب خود با عنوان “رهبر کاریزماتیک: پشت مضمون رهبری استثنایی ” یک مدل چهار مرحله ای برای تبدیل شدن به رهبر کاریزماتیک یا بهبود ویژگی کاریزماتیک بودن؛ ارائه کرده است:

مرحله 1: به طور منظم دیدگاه و محیط خود را برای دستیابی به هدف ارزیابی کنید

اول این که شما باید یک چشم انداز ایجاد کنید که متناسب با محیط فعلی تان باشد. اگر شما در یک سازمان کار می کنید، باید بدانید که آن شرکت در چه جایگاهی قرار دارد و در کدام بخش می تواند با چشم انداز جدیدی مواجه شود. شما باید بخش های مختلفی را که چشم اندازتان را به حقیقت تبدیل می کنند؛ بشناسید، از جمله اینکه چه نوع کارکنانی نیاز دارید، سازمان باید روی چه موضوعی تمرکز کند و چه کسی ممکن است بتواند به شما کمک کند.

هنگامی که یک چشم انداز و یک چارچوب برای دستیابی به آن چشم انداز را شکل داده اید، باید به دیگر عوامل توجه کنید؛ اما حتی پس از آن که افق دستیابی به چشم انداز تان را باز کردید، شما باید به وضوح ارزیابی محیط خود ادامه دهید تا همواره اطمینان داشته باشید که چشم اندازتان قابل دستیابی است. در حالی که شما ممکن است هدف نهایی را تغییر ندهید، ممکن است در نحوه دستیابی به هدف، نیاز پیدا کنید که چارچوب ها را تنظیم کنید.

مرحله 2: بهبود توانایی شما برای انتقال دیدگاه و چشم اندازهای تان

شما باید بتوانید چشم انداز خود را برای زیردستان و سایر ذینفعان به نحوی واضح و مختصر بیان کنید. نکات فوق در مورد ویژگی ها باید نکاتی را در مورد بهبود مهارت های ارتباطی خود ارائه داده باشد؛ اما دو استراتژی دیگر وجود دارد که باید روی آنها تمرکز کنید: تحریک انگیزه و زبان متقاعد کننده.

برای اینکه زیردستان تان، به چشم اندازی که ارائه می کنید، باور داشته باشند؛ باید آنچه را که آنها را وادار به انجام وظایف مورد نیاز می کند پیدا کنید. توجه داشته باشید که در یک سازمان، افراد مختلف ممکن است انگیزه های مختلفی داشته باشند. به عنوان مثال، انگیزه دستیابی به قدرت بیشتر می تواند برای مدیرهای متوسط که افکار بلندپروازانه دارند؛ تحریک کننده باشد. از سوی دیگر، برای کارکنانی که جاه طلبی کمتری دارند ممکن است سود مالی را بتوانید به عنوان محرک انگیزه استفاده کنید.

حتما بخوانید: شخصیت کاریزماتیک چیست؟ با این 18 روش جدید کاملا کاریزماتیک شوید

زبان شما باید قانع کننده باشد. درک انگیزه های اشخاص در این بخش هم به شما کمک می کند، البته برای الهام بخشیدن به اشخاص مختلف، باید از مدل سازی نقش استفاده کنید. طراحی یک مثال می تواند به عنوان انگیزه ای قوی برای زیردستان تان عمل کند.

مرحله ی 3: ایجاد یک محیط قابل اعتماد و متعهد

اجبار نمی تواند بخشی از رهبری کاریزماتیک باشد. در عوض، باید روی ایجاد روابط مبتنی بر اعتماد تمرکز کنید. این امر می تواند منجر به ایجاد یک محیط متعهد شود که در آن به زیر دستان القا می شود که برای دستیابی به اهداف به سختی کار کنند.

شما باید بتوانید اطمینان حاصل کنید که چشم انداز تعیین شده تان قابل دسترسی است. این بدان معنی است که شما باید مسئولیت اقداماتی را که سازمان انجام می دهد، به عهده بگیرید، باید ریسک پذیر باشید و باید سطح بالایی از انتظارات را به نمایش بگذارند. اینها به شما اعتماد به نفس بیشتری میدهند، نه تنها در مورد چشم انداز شما بلکه در مورد خودتان به عنوان یک رهبر نیز اعتماد ب نفس بیشتری پیدا می کنید.

مرحله 4: دستیابی به اهداف

گام نهایی در مورد دستیابی به دیدگاهی است که شما با استفاده از تاکتیک های روزانه ی رهبری کاریزماتیک تعیین کرده اید. این تاکتیک ها شامل مدل سازی نقش و توانمند سازی زیردستان شما با تحریک انگیزه های ایشان است. رهبری کاریزماتیک ایده ها و ابزارهایی را برای هدایت مردم فراهم می کند، اما همچنین تفاوت های موجود در شرایط را درک می کند؛ بنابراین دستیابی به چشم انداز، کلید موفقیت است و نیازی نیست به دنبال مجموعه ای از قوانین سخت گیرانه باشید تا اهداف تان را محقق کنید.

نمونه هایی از رهبران کاریزماتیک

مادر ترزا

مادر ترزا ممکن است یک نمونه معمولی از یک رهبر باشد، اما او کاملا با تعریف یک رهبر کاریزماتیک تناسب دارد. مادر ترزا که در مقدونیه متولد شد، تبدیل به یک راهبه کاتولیک رومی شد و شروع به کار با فقرا کرد.

او در سال 1946 آموزش به دختران در مدرسه ی سنت ماری را رها کرد تا به خدمت به فقرای زاغه نشین در کلکته خدمت کند. در دهه های 1950 و 1960، او امکانات مختلفی در زاغه ها برای کمک به فقرا و بیماری های سوء تغذیه ایجاد کرد. بعدها او چنین مؤسسات خیریه ای را در نقاط دیگر جهان باز کرد – همه آنها به فقرا کمک می کنند.

مادر ترزا یک بار گفت: “من به تنهایی نمی توانم جهان را تغییر دهم، اما من می توانم یک سنگ درون آب بیندازم تا بتواند موج های زیادی ایجاد کند.” این یکی از بخش های مهم رهبری کاریزماتیک را برجسته می کند: این که مردم را دنبال خود راهی کنید. بدون پیروان و کسانی که دیدگاه شما را بپذیرند؛ به عنوان یک رهبر کاریزماتیک موفق زیادی نخواهید داشت.

جک ولش/ جنرال الکتریک

رهبران کارزیماتیک در دنیای کسب و کار هم ظاهر شده اند. مدیر عامل جنرال الکتریک (GE)، جک ولش، نمونه خوبی از رهبری کاریزماتیک در دنیای تجارت است. ولش یک پس زمینه ورزشی داشت و از درسهایی که به عنوان یک ورزشکار یاد گرفته بود؛ در حوزه ی کسب و کار خود استفاده کرد.

پس از فارغ التحصیلی از کالج، ولش در سال 1960 به عنوان یک مهندس شیمی در GE مشغول به کار شد. در سال 1981 او جوانترین مدیر عامل اجرایی شرکت بود. رویکرد او درموقعیت وی به عنوان مدیرعامل، ایجاد روابط شخصی و معنی دار با زیر دستانش بود. او با کارکنان و مشتریان ملاقات می کرد، با آنها صحبت می نمود تا جو مثبتی ایجاد کند.

حتما بخوانید: چطور شخصیت کاریزماتیک داشته باشیم؟ 9 ویژگی بینظیر افراد کاریزماتیک

جک ولش یک بار در مصاحبه ای گفت: “زمانی که باعث می شویم مردم باور داشته باشند که آنچه که فکر می کنند و انجام می دهند؛ اهمیت دارد؛ ماهیت رقابت آزاد است “. ایده به سادگی ماهیت رهبری کاریزماتیک و به ویژه ایده تحریک انگیزه را نشان می دهد.

استیو جابز/اپل

در نهایت، نمونه دیگری از رهبر بسیار کاریزماتیک در دنیای کسب و کار استیو جابز است. در حالی که دنیا جابز را به عنوان یک رهبر نمی پسندید، ولی وی حتی افرادی را که واقعا دوستش نداشتند، برای ادامه کار برای او متقاعد کرده بود.

جابز به وضوح اعتقاد و چشم انداز قدرتمند خود را برجسته کرده است. او به ویژه محصولات طراحی شده را می خواست، اغلب تیم طراحان را برای رسیدن به آن با دشواری هایی رو به رو می شدند. او تقریباً در تمام سخنرانی های خود، اهداف کلیدی و ایده های خود را ذکر کرد و اطمینان حاصل کرد که هر کس در این شرکت، چشم انداز آینده را می شناسد.