لیبرالیسم به زبان ساده و 6 ارزش اصلی که برآنها استوار است
لیبرالیسم ایدئولوژی مختص به فرد و جامعه ای است که در آن افراد می توانند منافع شان را دنبال کنند و به آن ها جامه عمل بپوشانند.
کلمه “لیبرال” از کلمه لاتین liberty-liber به معنای ” آزاد ” گرفته شده است. این کلمه قبل از قرن 19 به معنای “سخاوتمند یا بردبار” به کار برده می شد. در حال حاضر، کلمه ” لیبرال ” به یک موضع یا دیدگاه سیاسی اشاره دارد.
در معنای لغوی، به معنی آزادیخواهی با قوانین خاص است و به آرایهٔ وسیعی از ایدهها و نظریههای مرتبط دولت گفته میشود که آزادی فردی را مهمترین هدف سیاسی میداند.
این رو هم یاد بگیرید: پروپاگاندا چیست؟ انواع آن و چرا استفاده می شود؟
لیبرال بر چه ارزش هایی استوار است؟
ما معتقدیم که انسان ها اساسا افرادی هستند که عقل دارند و باید حداکثر آزادی ممکن را که با آزادی همه سازگار است، داشته باشند.
اما برابری و به وجود آمدن فرصت های برابر باید با مسئولیت پذیری و سخت کوشی همراه باشد. اصول زیر از ارزش های اصلی لیبرالیسم هستند:
- فردگرایی: اعتقاد به ارجحیت هر فرد نسبت به جمع یا گروه اجتماعی
- عقل گرایی : اعتقاد به این که جهان دارای ساختاری عقلانی است و این امر می تواند استفاده انسان از عقلش خودش را نشان دهد.
- آزادی : توانایی فکر کردن یا عمل کردن به میل خود مطابق با اختیار خود در تعیین سرنوشت
- مسئولیت پذیری: مسئولیت پذیری فرد در قبال خود و شرایط اقتصادی و اجتماعی اش
- عدالت : تخصیص موجه و اخلاقی پاداش و مجازات
- بردباری: تحمل و شکیبایی، تمایل به پذیرش دیدگاه ها یا اعمالی که فرد مخالف آن ها است یا تاییدشان نمی کند و زیر بار هم نمی رود .
البته اختلافاتی هم در تعریف لیبرالیسم وجود دارد
همانگونه که در ویکی پدیا می خوانیم: بهطور کلی، مانند دیگر مکاتب، برداشت یکسانی از لیبرالیسم وجود ندارد. افرادی مانند جان لاک، آدام اسمیت، جان استوارت میل، مونتسکیو همگی لیبرال محسوب میشوند اما اینان در مسائلی مثل حدود رواداری، مشروعیت دولت رفاهی و فضیلتهای دموکراسی با یکدیگر همنظر نیستند.[۴] به همین ترتیب، روشهای مختلفی برای بازگو کردن روند پیدایش لیبرالیسم وجود دارد. به عنوان مثال، فریدریش فون هایک آن را به دو دستهٔ تکاملی و راسیونالیستی تقسیم میکند که اولی طی سدهها شکل گرفته و در بریتانیای سدهٔ ۱۹ به اوج خود رسیده و دیگری حاصل مبارزهٔ متفکران اروپایی با روحانیان و فئودالیسم است.
حتما بخوانید: پاپاراتزی چیست؟ نکاتی که باید بدانید
در تعریف دیگر، لیبرالیسم ماحصل جنگهای مذهبی اروپاست؛ مطابق این تعریف، اولین نظریههای سیاسی دارای مشخصههای لیبرال، در سدهٔ ۱۷ میلادی توسط متفکران پروتستان اهل نیمهٔ شمالی قارهٔ اروپا شکل داده شد. مکتب فکری اینان را با نامهای مختلفی مثل قرارداد اجتماعی یا قانون طبیعی مدرن یاد میکنند و مهمترین شاخصهٔ نوین آن، تلاش برای تشریح یک نظم مشروع اجتماعی و سیاسی از دیدگاه مینیمالیستی دربارهٔ حقوق افراد در یک وضع طبیعی است. وضع طبیعی حالتی است که در آن افراد مستقل بدون اینکه توسط جامعه محدود یا حمایت شوند، با یکدیگر تعامل میکنند.
با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!
لیبرالیسم کلاسیک و مدرن
با در نظر گرفتن اختلافات موجود، لیبرالیسم معمولاً به دو دسته عمده تقسیم میشود: کلاسیک و مدرن. لیبرالیسم کلاسیک اهداف محدودی دارد و به طور کلی مکتبی سیاسی است. لیبرالیسم مدرن نامحدود است و اهدافش عمومی. گفته شده که لیبرالیسم مدرن، تهدیدی برای نوع کلاسیک آن محسوب میشود.
حتما بخوانید: 44 مهارت کاربردی که باید بلد باشید
تمرکز لیبرالیسم کلاسیک بر دولت محدود، حفظ حاکمیت قانون، پرهیز از قدرت استبدادی، مسئولیت افراد برای سرنوشت خود و حفاظت از مالکیت شخصی و قراردادهاست. لیبرالیسم کلاسیک لزوماً یک مکتب دموکراتیک نیست؛ زیرا قطعیتی وجود ندارد که حکومت یا منافع اکثریت با حکومت قانون، حق مالکیت و آزادیهای مدنی همراستا باشد. اینان همچنین با دولت رفاهی نیز منازعه دارند زیرا اعتقاد دارند هر فرد باید به دنبال رفاه خود باشد.
درود و صد درود
کارتان عالی است!!!
میتوان عالیتر.
به ناگهان به یاد دهخدا افتادم.
موفق و شاد باشید.تشکر و سپاس🌹🌹🌹👌👌👌
سلام، در مورد لیبرالیسم جامع و کوتاه و مختصر و مفید توضیح دادید، در مورد سوسیالیسم و سایر مکتبهای فکری هم بنویسید. با تشکر
همچین فکر بدی نیست ولی باعث بی بندباری در جامعه میشه و خصوصا در کشورهای جهان سومی که آبستن فقر فرهنگی هستن و تاحدودی میشه گفت باعث جنگ تندروها و با سایرین!! نه شدنی نیست بدلیل اینکه هیچ دولتی اختیاراتش رو با ملت یکی نمیکنه و از طرفی جامعه برژوا تشکیل میشه