فرقی نمی کند تازه از عشقتان جدا شده باشید یا از همسرتان طلاق گرفته باشید؛ به هر حال جدایی از کسی که زمانی عاشقانه دوستش داشتید اصلا کار راحتی نیست. برخی اوقات ممکن است به این فکر کنید که دیگر هیچ وقت رنگ خوشحالی و شادی را در زندگی تان نمی بینید، چون از کسی که عاشقش بودید دور افتاده اید؛ اما این همه ماجرا نیست. شما نباید به این چیزها فکر کنید. حقیقت این است که با افکار مثبت، صبر و اراده، همیشه می توانید از این روزهای تلخ عبور کنید.
بخش اول: بهبودی پس از جدایی
1- از همه چیزهایی که شما را به یاد او می اندازد دور شوید. یادتان باشد که در نهایت روزی می رسد که شما بدون اینکه احساسی به طرف مقابلتان داشته باشید می توانید با او و خاطراتش رو در رو شوید؛ اما الان زمانش نیست. در این مرحله، یادآوری روزهایی که کنار این شخص گذراندید فقط باعث احساس دلتنگی شدید و غم و اندوهتان می شود. برای همین بهترین کار این است که از چیزهایی که شما را به یاد او و روزهایی که با هم بودید می اندازد خلاص شوید. اگر مواردی وجود دارد که نمی توانید آنها را دور بیندازید سعی کنید آنها را بسته کنید و در جایی دور از دسترس و برای آینده نگه دارید. لیست زیر شامل مواردیست که بهتر است آنها را کنار بگذارید:
- وسایل عشق سابقتان
- هدایا و کادوهایی که به شما داده
- اهنگ ها یا کتاب هایی که از آنها خاطرات او را دارید
- عکس ها، تصاویر یا آثار هنری خاصی که شما را به یاد او می اندازد
2- از تماس گرفتن با او خودداری کنید. حداقل یکی دوماه به طور کامل از شخص مورد نظرتان دور بمانید؛ مگر اینکه هم خودتان و هم او بدانید که می توانید “فقط دوست” هم باشید نه چیز دیگری. اگر مجبورید او را ببینید سعی کنید تا حد امکان مکالماتتان را کوتاه و مودبانه نگه دارید. این کار ممکن است سخت باشد اما واقعا مهم است. تعامل داشتن با همدیگر می تواند منجر به مبادلات ناخوشایند شود و هر دو طرف به فکر روابط قدیمی که با هم داشتند بیفتند. حتی ممکن است باز هم به سمت او برگردید و دوباره به او اظهار عشق و محبت کنید. در هر صورت این دیدارها اصلا راه خوبی برای فراموشی و گذر کردن از این مرحله نیست.
توی این پک فوق العاده، مرد بهتری شویم رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی!
- این توصیه ما شامل دنیای مجازی هم می شود. شما نه تنها در دنیای واقعی، بلکه در فضای مجازی هم باید از او فاصله بگیرید. سعی کنید او را در شبکه های اجتماعی (حداقل برای فعلا) بلاک کنید. علاوه بر این بهتر است شماره او را هم از گوشی تان حذف کنید تا وسوسه نشوید و برایش پیام نفرستید.
3- روحیه تان را با فعالیت بدنی تقویت کنید. ورزش کردن راه فوق العاده ای برای بازیابی روحیه بعد از یک تجربه سخت است. این کار نه تنها ارزان و سرگرم کننده است؛ بلکه ثابت شده باعث تقویت روحیه و مبارزه با افسردگی هم می شود. از همه مهمتر اینکه اگر به طور منظم ورزش کنید متوجه تغییراتی در شیوه زندگی تان می شوید که احساس اعتماد بنفستان را بیشتر و گذر از این مرحله سخت را برایتان آسان تر می کنند.
4- به سمت گروه های حمایت و پشتیبانی تان برگردید. تنها ماندن بعد از شکست عشقی اصلا چیز خوبی نیست. این کار باعث می شود افکار منفی مدام در ذهنتان بچرخند و شما مرتب خودتان را سرزنش کنید. سپری کردن وقت با نزدیکان و دوستان احساستان نسبت به آینده را بهتر می کند.
از طرف دیگر، دوستان و اعضای خانواده تان توصیه های مفیدی به شما می کنند (که باید به آنها گوش بدهید) و حاضرند برای راحتی و آرامشتان به شما کمک کنند. یادتان باشد تا وقتی با افراد مورد اعتماد درباره مشکلاتتان صحبت نکنید هیچ چیز بهتر نخواهد شد.
- اگر از دوستان و خانواده تان دور هستید سعی کنید از همان وضعیتی که در آن هستید نهایت استفاده را ببرید. تماس تلفنی و چت تصویری می تواند بسیار به شما کمک کند. حتی می توانید دوستان جدید هم پیدا کنید اما یادتان باشد که فعلا نباید وارد رابطه جدیدی بشوید.
5- همیشه برای خودتان ارزش قائل باشید. یادتان باشد شما مهم ترین فرد زندگی خودتان هستید. توجه به این مساله باعث می شود به جای اینکه روی عشق سابقتان متمرکز شوید، راحت تر روی خودتان تمرکز کنید. به خصوصیات منفی و مثبتتان فکر کنید و نقص هایتان را بپذیرید، بهرحال همه ما عیب و نقص هایی داریم. روی بهتر شدن خودتان تمرکز کنید و یادتان باشد که خوشبختی شما پیش افراد دیگر نیست بلکه در درون خود شماست.
با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!
- اگر فکر می کنید این کار کمک می کند حتی می توانید با ترحم به شریک عشقی سابقتان فکر کنید. وقتی او متوجه ارزش واقعی شما شد می فهمد که چه انسانی را از دست داده و مطمئنا احساس پشیمانی می کند.
حتما بخوانید: 10 تا از موثرترین راههای رسیدن به آرامش در زندگی
بخش دوم: ادامه دادن زندگی
1- این را بپذیرید که او را دوست داشتید اما این مساله مربوط به گذشته است. عشق می تواند واقعی باشد بدون اینکه تا همیشه ادامه پیدا کند. ممکن است برای مدتی صادقانه و عمیقا عاشق کسی باشید اما آن عشق تمام شود. اینکه این عشق الان به اتمام رسیده لزوما به این معنی نیست که شما وقتتان را برای آن فرد تلف کرده اید. عشق درون شما را لمس کرده و فردی که الان هستید را شکل داده. بقول یک جمله قدیمی: “بهتر است عشق بورزیم و از دست بدهیم تا اینکه هرگز عشق را تجربه نکنیم”.
- بخش عمده ای از این پذیرش شامل بخشش می شود. خودتان را ببخشید که نتوانستید این رابطه را نگه دارید. شریک زندگی یا عشق سابقتان را هم ببخشید که دلش می خواهد شما را ترک کند ( این مورد به خصوص برای وقتی که دلتان می خواهد دوست هم باقی بمانید بسیار حیاتی است). خودتان و طرف مقابلتان را به خاطر مشکلات و اشتباهاتی که منجر به جدایی شد ببخشید. در هر صورت هر دوی شما انسان هستید و انسان جایز الخطاست.
2- فعال و سازمان یافته باشید. وقتی مدتی را صرف بهبودی روحیه و ترمیم قلب شکسته تان کردید بلافاصله بعد از آن به زندگی عادی برگردید. از استقلال جدیدتان به عنوان فرصتی برای تمرکز روی بهبود زندگی استفاده کنید. الان شانس این را دارید موفقیت هایی کسب کنید که به شما احساس خوبی می دهند و شما را در موقعیت بهتری نسبت به گذشته قرار می دهند. چند نمونه از کارهایی که می توانید بکنید شامل موارد زیر می شوند:
- خودتان را وقف کارتان کنید. وظایف جدید و هدفمند را بپذیرید. مسئولیت بیشتری به عهده بگیرید یا درخواست افزایش و ارتقاء شغلی بدهید.
- سرگرمی جدیدی پیدا کنید. یاد بگیرید چطور ساز بزنید یا یک زبان جدید یاد بگیرید، داستان نویسی یا نوشتن وقایع روزمره را شروع کنید.
- جهان گردی کنید. به مسافرت بروید، با افراد جدید ملاقات کنید و آشنا شوید.
3- آغوشتان را به روی روابط جدید باز کنید. معمولا بعد از یک شکست عشقی بهتر است تا چند ماه دور و بر این مسائل نروید تا دچار مشکلات بیشتری نشوید. اما وقتی مدتی گذشت و حالتان بهتر شد می توانید به شخص جدیدی فکر کنید و با او حرف بزنید. این کار در ابتدا ممکن است ناراحت کننده باشد یا برایتان حسی ایجاد نکند ولی این مساله طبیعی است. شما در حال گذر از وقایع و اتفاقات قبلی هستید و این هدف با گذشت زمان به دست می آید.
- اگر شخص جدیدی پیدا کردید به او اجازه نزدیک شدن بدهید. از این نترسید که ممکن است در آینده باز هم دچار دل شکستگی شوید. حتی اگر یک علاقه کوچک هم شکل بگیرد باز هم خوب است که با شخص جدیدی آشنا شوید.
4- در زمان حال زندگی کنید. مهم نیست که گذشته چطور بوده؛ شما نمی توانید آن را تغییر بدهید. کاری که باید انجام می شده شده و کنار آمدن با این مساله واقعا سخت است. حتی برخی افراد واقعا از کنار گذاشتن گذشته می ترسند. با همه اینها شما تا زمانی که به گذشته فکر کنید نمی توانید از آن رهایی پیدا کنید و در حال زندگی کنید.
- این کار زمان می برد، برای همین باید صبور باشید. شاید تا مدتی نتوانید ذهنتان را از فکر کردن به عشق سابقتان منحرف کنید؛ اما وقتی کم کم شروع به توجه کردن به خودتان می کنید و اجازه نمی دهید در برابر افسردگی و بدبینی تسلیم شوید، در نهایت موفق به رها کردن گذشته می شوید.
- رها کردن مسائل گذشته و زندگی در زمان حال به مدت زمان رابطه شما بستگی دارد؛ پس صبور باشید و خودتان را مجبور نکنید که خیلی زود همه چیز را فراموش کنید.
5- منتظر آینده باشید. ممکن است در یک مقطع زمانی با خودتان فکر کنید که دیگر هرگز خوشحال و شاد نخواهید بود؛ ولی با گذشت زمان این فکر کمرنگ و کمرنگ تر می شود. واقعیت این است که شما همیشه می توانید منتظر آینده شاد و روشنی باشید. همیشه می توانید با افراد جدید و خوبی آشنا شوید و روزهای خوبی داشته باشید. گذشته شما خوشبختی تان در آینده را تعیین نمی کند بلکه خود شما و برنامه ای که برای آینده دارید این خوشبختی را رقم می زند.
6- اجازه بدهید خاطرات شریک عشقی تان کم کم محو شوند. زمان همه زخم ها را بهبود می بخشد. درست بعد از اینکه شکست عشقی خوردید پیش خودتان احساس می کنید دیگر نمی توانید حتی یک لحظه بدون او زندگی کنید. اما با گذشت هفته ها و ماه ها این احساس کمتر و کمتر می شود و زمانی می رسد که بدون فکر کردن به آن شخص روزتان را سپری می کنید. شما باید غم و غصه را کنار بگذارید و وقتی این کار را کردید به آن به چشم یک موفقیت نگاه کنید. به خودتان بگویید: آ”فرین! تو تونستی! تو انجامش دادی!” و به بقیه عمرتان که انتظار شما را می کشد فکر کنید.
- فراموشی به این معنی نیست که شما حتما باید شخص مورد نظر را به طور کل از ذهنتان پاک کنید. می توانید خاطرات خوب و عزیزتان را در دل نگه دارید؛ اما یادتان باشد این خاطرات نباید اختلالی در زندگی تان ایجاد کنند. این خاطرات باید درست مثل فکر کردن به یکی از عزیزان یا بستگان فوت شده باشد.
روشی دیگر: چگونه به فرد خاصی فکر نکنیم؟ 20 گام برای شروع دوباره زندگی
نکات مهم
- از هیچ کس انتظار نداشته باشید که انسان کاملی باشد. این فکر که دقیقا یک فرد عالی و بی نقص در دنیا برای شما وجود دارد کاملا غلط است. فرد مناسب برای هر کسی پیدا می شود؛ اما هیچ کدام از این افراد کامل و بی نقص نیستند. همه ما عیب و نقص های خودمان را داریم. کسی که قلب شما را شکسته تنها آدم با عیب و نقص دنیا نیست، ممکن است باز هم به فردی بربخورید که عیب هایی دارد ولی عاشقش شوید.
- با اینکه فراموش کردن فردی که شما را ترک کرده راه خوبی برای درمان قلبتان است؛ اما لازم نیست حتما هر چیزی که از این رابطه یاد گرفته اید و به خاطر دارید را فراموش کنید. روابطی که داشته اید بخشی از شخصیت فعلی شماست. شما باید از این روابط درس بگیرید و به ساختن هر چه بهتر شخصیتتان کمک کنید.
- اگر یک ماه از این مسائل گذشته و هنوز هم احساس غم و ناراحتی دارید ممکن است دچار افسردگی شده باشید و بهتر است به مشاور مراجعه کنید.
- یادتان باشد اگر شما واقعا کسی را دوست داشته باشید دلتان می خواهد که همیشه شاد و خوشحال باشد حتی اگر کنار شما و با شما نباشد. عشق واقعی به این معناست که خوشبختی طرف مقابل از هر چیزی مهمتر باشد. پس به او اجازه بدهید که به سمت چیزی برود که می خواهد و خودتان هم به زندگی ادامه بدهید و رو به جلو حرکت کنید.
حتما بخوانید: موثرترین روش برای رسیدن به مثبت اندیشی و حذف افکار منفی در زندگی
گه از رابطه قبلیتون جدا شدید (طلاق) حتی اگه قلبا و دلی هم عاشق طرفتون نبودین و منطقی تصمیم گرفتید که جدا بشید حتی اگه این جدایی توافقی هم بوده فکر نکنید با خوانده شدن
صیغه طلاق همه مشکلات حل میشه و میتونید وارد رابطه جدید بشید در این حالت اگه وارد رابطه جدیدی شدید حتی اگه از صمیم قلب عاشق و دلباخته پارتنر جدیدتون هم باشین به دلیل تبعات این جدایی ناخواسته و خارج از ارادتون افکار و احساسات متناقضی رو تجربه میکنید و هیچ موقع نمیتونید اون احساسات پاکتون رو به وی منتقل کنید که این امر به مرور باعث میشه شریک عاطفیتون هزار و یک فکر منفی راجب این رابطه کنه باعث میشه ناخواسته افکار و احساسات و هیجانات منفی نسبت به رابطه ایجاد بشه احساس بی اعتمادی ایجاد بشه حالا هی قسم و آیه بخور که به خدا هیچ احساسی نسبت به رابطه قبلیم نداشتم دوسش نداشتم و…. مگه میتونی حسن نیتتو بهش ثابت کنی چیجوری بیان کنم در حقیقت تو این دوره سوگ که حداقل یکسال طول میکشه احساساتی مثل عذاب وجدان و…. به سراغتون میاد در صورتی که اینها همش ناشی از هیجانات و احساسات منفی بوده در واقع این طلاق یا جدایی الزاما به معنای شکست عشقی نیست و طلاق و جدایی صورت گرفته کاملا منطقی بوده ولی در این حالتی که داری طی میکنی کفه احساسات سنگین تر از منطقتون میشه
دلم بیشتر گرفت دلم برا زنم تنگ شده خدایااااااااا پس تو کجایی من الان 3 ساله ندیدمش اما الان اشکم دراومد و قلبم لرزید لعنت ب عشق لعننننننت
نکته قابل تامل اینه که در ابتدا حتما بصورت منطقی و احساسی توامان به این فکر کنید که این اختلافات که باعث جدایی شده چقدر عمیق و جدیه در خیلی از مواقع یه سو تفاهم یا انتقال بد مفاهیم یا عدم مهارت در رابطه بدلیل عدم شناخت جنسیتی و… باعث برداشت منفی یکی از طرفین میشه قبل اینکه تمام راه های ارتباطی رو ببندید و تلاش کنید تا برای فراموشی اقدام کنید حتما و حتما تز این موضوع اطمینان حاصل کنید و اگه در حال حاضر هم متوجه اشتباهتون شدید حتی اگر وارد رابطه واکنشی هم شده اید سریعا بدون عذر و بهونه از رابطه ناسالمی که توش رفتید بیرون بیاین دقیقا این رابطه مثل باتلاقه که کم کم شما رو غرق میکنه اگه از همه لحاظ مطمن شدید که این جدایی عجولانه بوده و بدلیل برداشت منفی ایجاد شده حتما بدون غرور و لجبازی حضورا باهم صحبت کنید و فرصت جبران بهم بدید در خیلی از مواقع حتی اگه طلاق توافقی هم صورت گرفته باشه و طرفین هیچ احساسی بهم هم نداشته باشن یعنی نه تنها عشق بلکه هیچ احساس مثبتی نسبت بهم نداشته باشن هم مدتی حدود 6 ماه تا یکسال زمان میبره که مراحل سوگ طی بشه تازه این جدایی شکست عشقی محسوب نمیشه حالا شما تصور کنید فشار روحی پارتنرهای عاشق مخصوصا بخاطر سو برداشت چقدر میتونه لطمه و صدمه و حسرت ایجاد کنه بخاطر همین موضوعه که تا زمانی که کاملا با خودتون از همه لحاظ کنار نیومدید و به تعادل احساسی و منطقی و مستدل نرسیده اید تحت هیچ عنوان وارد هیچ رابطه ای نشید چون باعث میشه خیلی سریع به بن بست برسید با وابستگی مبارزه کنید نذارید فرصتی که جهت شناخت در اختیارتون هست رو بجای وقت گذاشتن برای شناخت طرف مقابل به فکر ایجاد علقه و رابطه عمیق و وابستگی بشه چون وابستگی باعث میشه احساسات و هیجاناتتون بر منطقتون چیره بشه و نتونید تصمیم واقع بینانه بگیرید و در کل تا زمانی که قلبا عاشق طرفتون نیستید تو یه عشق یه طرفه نمونید تو معذوریت قرار نگیرید یا از نظر مذهبی و اعتقادی هم کفو و برابر نیستید سریعا از رابطه خارج بشید چرا که شما تو یه رابطه هدفتون زندگی کردن باهم تا آخر عمرتونه یجودی هویتتون یکی میشه این مسایل رو حتما جدی بگیرید بخاطر تنهایی وارد یه رابطه بد و ناسالم و سمی نشید در اینصورت بیشتر و بیشتر احساس تنهایی و متعاقب اون احساس بی ارزشی و پوچی و نا امیدی از زندگی و آینده و سرخوردگی میشید بخاطر خلا عاطفی یا جنسی هم وارد رابطه نشید بطور کل به حرف دلتون گوش بدید و بخاطر خودتون وارد رابطه بشید نه بخاطر توصیه خانواده یا دوستان قطعا خودتون باید به ندای درونیتون پاسخ بدید با افراد دارای صلاحیت مشورت کنید ولی در نهایت شما هستید که میخوان برای یه عمر با شرک عاطفیتون زندگی کنید مخصوصا قابل توجه افرادی که قبلا تجربه رابطه ناموفق رو داشتن البته با چاشنی منطق به مسایل مادی هم تا حدودی توجه کنید حتما قبل از ورود به رابطه و ازدواج نظر تعدادی از روانشناسان حوزه تخصصی ازدواج و رابطه جویا بشید ممنون از شما
با همه چی این مقاله موافقم جز اینکه برای فراموشی عشق قبلی بلافاصله وارد رابطه با کس دیگری شد …شاید این بیگدار به آب زدن اشتباه قبلی رو تکرار کنه تو رابطه جدید باید عقل بر احساس چیره کنه نه صرفا به خاطر فراموش کردن رابطه قبل وارد رابطه جدید شد
دلتنگ عشقم شدم که سه سال کنار هم بودیم وخانوادش اونو ازمن جدا کردند وبینمون فاصله انداختند هیچ وقت نمیبخشمشون الان شیش ماهه ازش خبر ندارم وگوشیش خاموشه حتی اون اول های جدایی فهمیدم که عشقم به خداطر جدایی از من دچار افسردگی شدید شده وتوی بیمارستان اعصاب بیست روز بستری بوده والان تحت درمان با دارو هستش .خیلی همو دوست داشتیم اما خواهراش بهش حسودی کردن که این کوچیک تره میخواد ازدواج کنه به عشق فراوان بینمون حسودی کردن خدا لعنتشون کنه.هرشبم شده نگاه کردن به عکس هامون ومرور خاطره هامون وشبم رو باسیگار تاصبح سر میکنم وهرثانیه دلتنگشم .آرزومه یه بار دیگه ببینمش وبغلش کنم وهیچ وقت ازش جدا نشم افسوس که آدرس خونشون عوض شده وهیچ نشونی ازشون نیست نمیدونم اصلا زنده هستش یا نه ولی امیدوارم که اگه حالش خوبه همیشه شاد وخندون باشه وبتونم قبل از مرگم ببینمش یه بار دیگه
سلام خیلی شرایط سختی داری ولی نذار بیشتر از این اذیت بشی آینده خودتو خراب نکن بعد از سیگار معلوم نیست چی تو رو آروم کنه
بهتره به فکر درمانت باشی به مشاور و متخصص اعصاب و روان مراجعه کن با خوردن دارو وقت بیشتری برای ورزش و فعالیت میذاری و از سوگ عاطفی رها میشی
عاشق دندون پزشکم شدم،میدونم یه طرفه اس غلطه اما تو ذهنم خودم رو کنارش تصور میکنم و باهاش صحبت میکنم…این خیلی عصبی ام میکنه میشه کمکم کنید…
اگ میدونید ک غیر ممکنه برسی حس نفرت براش بگیر و تو ذهنت نسبت بهش بدبین باش
همیشه عشق رو مسخره می کردم و کسایی که عاشق می شن رو آدم های ضعیفی می دونستم تا اینکه عاشق یک انسان فوق العاده شدم، اینقدر مغرورم که به پیشنهاد آشناییش جواب منفی دادم با اینکه با تمام وجودم دوستش دارم. احساس ضعف می کنم. من که همه عمرم رو پای درس و پیشرفت شغلی و طی کردن پله های ترقی گذاشتم چطور نتونستم قلبم رو کنترل کنم؟ کاش هیچوقت عاشق نمی شدم. کاش هیچوقت معنی عشق رو نمی فهمیدم.
سلام عزیزان این چیزا چرت و پرته ، من خیلی تحقیق کردم خیلی مطالعه کردم توی سایت های متفاوت درباره این موضوع سر زدم و مطالعه کردم ،کامنت های آدما رو خوندم ، حتی درین زمینه کتاب خوندم ، عشق یک طرفه‌یعنی میل به نابود شدن ، میل به تحقیر شدن ، و این از کمبود اعتماد بنفس میاد ،برید دنبال گذشته هاتون ببینید چرا اینطوری شدید ؟؟ آیا پدر و مادر آرمانگرایی داشتید که توی همه چیز شما رو صد تعریف کردن و حالا که شدید ۹۹تخقیرتون میکنند؟؟؟ پس حتما دنبال واکاوی روان تون برید لطفا ، عشق یک طرفه بیشتر حاصل خیالات انسانه ،بعد که کمی به اون شخص نزدیک بشید دوبار که کم محلتون کنه تحقیرتون کنه میفهمید چه اشتباهی کردید که یه عمر یه بتی ازش ساختید ، وقتی کمی میشناسیدش میفهمید که ضعف هاش چیه و اونم یه آدم معمولیه
با سلام به دوستانم:
واقعا من نمیتونم با خودم کنار بیام وبی تابی نکنم .از اولشم عشقم به همسرم یک طرفه بود .با وجود تمام نعمت هایی ک خداوند بهم داده وهیچی کم نداشتم وبالاتر از شوهرمم بودم ولی همش گدایی عشق میکردم .پسرم ۴ سالشه .تا اینکه به زبون آورد فقط بخاطر بچه داره باهام زندگی میکنه .۷ سال زندگی مشترک یکبار از دهنش نشنیدم بگه تو برام مهمی دوست دارم چه برسه ک عاشقتم !!!اون تریاک مصرف میکرد عاشق تریا کش بود نه من .من میدونستم ولی انقدر از کودکی بهم بی توجهی شده بود که هر کاری میکردم که منو دوست داشته باشه ولی هر روز دورتر ودورتر شد .من خانواده ایی ندارم ک حامیم باشن یا نزاشته ک حتی ی دونه دوست داشته باشم ک باهاش دردو دل کنم ۶ ساله منو تو خونه زندانی کرده ودیگ کار ب کتک زدن من رسیده .حتی الان نمیدونم باید چیکار کنم عاشق بچمم میترسم ازم بگیره هر شب وروزم از تنهایی غصه وگریست .لعنت به عاشق شدن اشتباهی .من آدممو اشتباه انتخاب کردم .خستم خیلی ناتوان شدم .توروخدا فهمیدید طرفتون اعتیاد داره سمتش نرین .
سلام 19 سالمه پسرم. من نه گیم نه پدوفیل ولی الان سه ماهه عاشق یه پسر که یه سال ازم کوچکتره شدم
دارم دیونه میشم اصلن نمیتونم رو زندگیم تمرکز کنم
تا حالا این حس رو نسبت به هیچ کس نداشتم
اونم از من خوشش اومده ولی دوتامون انقد مغرور و خجالتی هستیم که نشده باهم دوست بشیم
اخه هرروزم جلو چشممه تو کتابخونه. بخدا چقد اوضاع خیت شده
توپسری؟ عاشق یه پسرشدی؟ خاک زیرگو.. توسرت…
چون خاک تمیز کثیف میشه به سرت بریزه.
منم یه پسرم ولی خاک تو سرت آدم کثیف هرچی بگم کم گفتم حالمو بهم میزنی برو خجالت بکش